علی داودی | ||
|
ادامه مطلب را بخوانید…
[ یکشنبه 89/9/14 ] [ 9:18 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
بعضی افراد خوش شانس هستند! مثل اینکه آن ها بطور ذاتی با سوخت و ساز (متابولیسم) بالای بدن متولد شده اند، اندام متناسبی داشته و فقط نیاز به کمی ورزش دارند تا مقدار کالری بدن خود را حفظ کنند. مادر من، چنین فردی است. اما من نیستم! به دویدن، دوچرخه سواری و شنا علاقه زیادی داریم ولی وقتی از کارشناسان در مورد عاداتی که منجر به کند شدن روند سوخت وساز بدن می شود سوال می کنم، از بعضی پاسخ هایشان شگفت زده می شوم و درباره خودم به خاطر داشتن چنین عاداتی احساس گناه میکنم (موارد 1، 2، …). خوشبختانه این عادات کاملاً قابل تغییرند. توجه به آنها را از امروز شروع کنید تا شما نیز یکی از این افراد خوش شانس، یا حداقل شبیه یکی از آن ها باشید! ادامه مطلب را بخوانید…. 1. کم خوابی: پژوهش های ارائه شده در نشست سالانه انجمن سرطان سینه آمریکا در ساندیگو نشان می دهد که چرت زدن به شما کمک می کند لاغر بمانید. در تحقیقات انجام شده بر روی بیش از 68000 زن، آنهایی که 7 ساعت در روز می خوابند حدود 2.5 کیلوگرم کم تر از زنانی که پنج ساعت یا کمتر می خوابند وزن دارند. همچنین محققان میگویند: بیدار ماندن های متناوب شبانه ممکن است موجب کندی سوخت و ساز بدن شود. این کار سبب اختلال در توانایی بدن در بهره گیری از مواد غذایی به منظور تولید انرژی می شود، در نتیجه مواد غذایی به صورت چربی ذخیره می شوند. 2. استرس همیشگی: وقتی شما استرس دارید دوست دارید کم تر بخوابید و بیشتر بخورید! که بر عملکرد تیروئید شما تاثیر می گذارد؛ غده ای که مسئول ترشح هورمون های تنظیم کننده متابولیسم 0(سوخت و ساز) ، دمای بدن و ضربان قلب است. اگر تیروئید شما به اندازه کافی این هورمون ها را تولید نکند سبب کند شدن سوخت و ساز و دیگر عملکرد های بدن شما میشود،که منجر به افزایش وزن ، افسردگی و خستگی میگردد. روزانه برای خود وقتی در نظر بگیرید تا غده تیروئید و سوخت وساز بدنتان را در سطح مطلوبی قرار دهید. 3. نخوردن صبحانه: مردم اغلب به من میگویند از خوردن صبحانه متنفر هستند، من به آن ها می گویم: “چیزی را پیدا کنید که پس از بیدار شدن دوست دارید بخورید.” از دست دادن وعده صبحانه بدترین کاری است که می توانید انجام دهید ؛ این کار سبب کند شدن سوخت وساز و کاهش انرژی مورد نیاز بدن برای کارکرد مطلوب است. اما متخصص مشهور تغذیه “جوی باور” توضیح میدهد که ” آنچه می خورید به اندازه مسئله خوردن شما مهم است”. بطور مثال: کربوهیدرات های خام موجود در کیک و کلوچه به مغز علامت می دهند تا هورمون سروتونین را ترشح کند؛ محرک عصبی که به شما در زمانی که بیشترین نیاز به هوشیاری را دارید آرامش می دهد. همچنین بدن شما کربوهیدرات های ساده را به سرعت هضم میکند ، قند خون را بالا برده و بعد از مدت کوتاهی پایین می آورد، که منجر به سقوط سطح انرژی بدن می شود. سعی کنید هر روز را با صبحانه ای آغاز کنید که شامل 5 گرم پروتئین باشد زیرا پروتئین تولید”نوراپینفرین” را فعال میکند، محرک عصبی که ضربان قلب و هوشیاری شما را افزایش می دهد، مواد غذایی نیز آهسته تر هضم می شوند بنابراین قند خون و سطح انرژی پایدار می ماند. برای املت چهار سفیده تخم مرغ، نصف فنجان کلم بروکلی خرد شده ، ربع فنجان پیاز خرد شده و حدود 30 گرم پنیر رنده شده را امتحان کنید. این مواد در مجموع برای شما در وعده صبحانه 22 گرم پروتئین به ارمغان می آورند. 4. بیش از حد نشستن: از روی صندلی بلند شوید! مطالعات بر روی بیماری دیابت نشان می دهد، ایستادن روی پا سوخت و ساز را افزایش می دهد و میزان کالری سوزانده شده را در طول کار روزانه دو برابر می کند. نشستن برای چند ساعت، آنزیم هایی که چربی را در جریان خون جذب می کنند از کار می اندازد در عوض ایستادن و فعال بودن این آنزیم ها را دوباره به جریان خون وارد میکند. صندلی خود را در صورت ممکن (بطور مثال در هنگام تماس های تلفنی) رها کنید، تا بیشترین استفاده را ببرید. 5. خوردن تنقلات (غذای کاذب): من عاشق کلوچه تخم مرغی سرخ شده هستم، اما روغن های سرخ کردنی میتواند مشکل رژیم غذایی را دوچندان کند. در ژورنال فدراسیون دانشمندان زیست شناسی تجربی آمریکا تاکید شده: نه تنها شیرینی بلکه روغن های چرب نیز موجب افزایش میزان کالری و چربی دریافتی روزانه شما می شوند (یک بسته کلوچه تخم مرغی سرخ شده حاوی 250 کالری و 20 گرم چربی است). همچنین آنها بدن را به بیشتر ذخیره کردن چربی ها وادار میکنند. تنقلات ممکن است ژن ها را تحریک به تشویق بدن شما به هر چه بیشتر ذخیره کردن چربی های اضافه بکند، که سبب افزایش وزن شما می شود. پژوهش دانشگاه ایالتی آریزونا (مسا) پیشنهاد می کند: فرونشاندن ولع مصرف شیرینی با توت ها و پرتغال ؛ توت و پرتغال سر شار از ویتامین ث هستند ، ماده ای که به شما کمک میکند درهنگام ورزش 30 درصد بیشتر چربی بسوزانید. 6. تمرینات منظم: من همیشه می شنوم بعضی ها می گویند که: “من تقریبا به وزن دلخواهم رسیدم اما این 5 پوند آخری آب نمیشه” ، به نظر آشنا می آید؟! در طول روند کاهش وزن ممکن است به خاطر کوچک شدن جثه شما این روند متوقف شود. وقتی لاغر می شوید بدن شما برای لاغر تر شدن کمتر انرژی تولید می کند بنابراین شما به مقداری کالری بیشتری نیاز دارید. تمرین ها و شیوه های جدید تغذیه را امتحان کنید، سوخت و ساز را قوی تر و سوزاندن کالری ها را بیش از پیش کنید. 7. فرار از اتاق کاهش وزن: گرچه در تمرینات هوازی گرمای بدن افزایش می یابد و کالری ها به بهترین شکل ممکن می سوزند، وزنه زدن نیز کمک می کند تا شما عضلات چربی سوز بسازید، و با افزایش این عضلات میزان سوزاندن کالری در شما هنگامی که فقط روی صندلی نشسته اید یا در خودروی خود هستید بیشتر شود. تمرین های وزنه ای همچون پرس، اسکات ها، سینه ها و ماهیچه های سه سر را به برنامه برنامه هفتگی خود بیافزایید و نتایجی را خواهید دید که هیچگاه تجربه نکرده اید [ یکشنبه 89/9/14 ] [ 9:16 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
قدیمها، همین که دختربچهها میتوانستند غذا بپزند و بچهداری کنند، میگفتند «وقتشه!» یعنی که دختر آمادگی همسر شدن و مادر شدن را پیدا کرده و حالا وقت ازدواج اوست! پسرها هم وقتی میتوانستند وزنه بزرگی را جابهجا کنند، دیگر موقعش بود برایشان آستین بالا بزنند و زن بگیرند! اما واقعیت این است که اینها فقط بخشی از آمادگیهایی است که برای یک زندگی مشترک به آنها نیاز داریم. در مرحله بعد سوال مهمتری مطرح است و آن اینکه اگر آمادگیهای لازم را نداشتیم، چه باید بکنیم؟ ادامه مطلب را بخوانید…
اگر دچار خودارضایی شده یا به نگاه حرام افتاده یا دچار روابط نامشروع شده، اینها همه نشانه این است که فرد باید ازدواج کند و ازدواج برایش ضروری است. نگرش فردی که این مسایل را بداند، با فردی که نسبت به این مسایل بیتوجه باشد، بسیار تفاوت دارد؛ چرا که او به درک ضرورت ازدواج رسیده، همان طورکه پیامبر(ص) فرمودهاند که ازدواج نیمیاز دین است و میداند که در فرهنگ دینی به آن توصیه شده است. اما موضوع دیگری که فرد از بعد دینی باید بداند بحث حقوق همسران در رابطه زناشویی است. فرد در زمان ازدواج باید به توان درک حقوق همسرش رسیده باشد. مثلاً باید بداند که این زن حق نفقه دارد. نمیتواند با او زندگی کند و به او خرجی ندهد. مثلاً مردی که همسرش را کتک میزند، نشان میدهد که اصلاً مسایل حقوقی اسلام را نمیداند. اگر حقوق طرف مقابل را بداند، حوزه اختیار عمل خود و همسرش را بداند، امکان ندارد چنین اعمالی را انجام دهد. همه ما میدانیم که برخی از افراد مشکلاتی دارند. مثلا اگر فردی حالات مازوخیستی یا خودآزاری دارد و با خودش مهربان نیست، چه طور میتواند با دیگران مهربان باشد؟ اگر واقعاً فردی نتوانسته درس مهربانی را یاد بگیرد؛ فرد مهربانی نیست، مگر اینکه برود شروع کند به آموختن این درس. این درست نیست که ما اگر کاستیای داریم، نسبت به آن بیتفاوت باشیم بلکه باید متوجه این کاستیها بشویم و به فکر درمان آن باشیم. به این فکر کنیم که چرا کسی من را دوست ندارد؟ چرا من دوستی ندارم؟ چرا کسی با من مهربان نیست؟ چرا من با کسی مهربانی نمیکنم؟ چرا همه مرا از خودشان میرانند؟ چرا من از ناحیه این فرد یا آن فرد مطرود شدم؟ چرا من در حالت انزوا به سر میبرم؟ چرا کسی به من ابراز علاقه نمیکند؟ یک چنین فردی، از این نشانهها میتواند متوجه شود که در مسایل عاطفی مشکل دارد. در ادبیات و فرهنگ ما اشارات زیادی به مفهوم عمیق عشق و مهربانی شده است. اینکه فرد واقعاً بتواند به این زمینهها دست پیدا کند، توانسته کمک زیادی بکند در پایداری زندگیاش. حالا وضعیت فردی را درنظر بگیرید که این آمادگیها را در این سطوح ندارد. وضعیت او درست مثل فردی است که در درسی افتاده و حالا باید دوباره آن را بگذراند. خانه و خانواده اولیه فرد است. ما معتقدیم که سرآغاز روند رشد و تکامل فرد، از همه جهات، خانواده است. اگر این رشد به شکل درست و سالمش از خانواده شروع شود و این اتفاق، یعنی آموختن مهر ورزیدن و محبت کردن، در خانواده بیفتد که چه بهتر. آدلر میگوید که اولین ارتباط صمیمانه که فرد از آن یاد میگیرد، ارتباط با مادر است. در احادیث ما هم آمده است که: «قلب الامه کنزالمحبه» و این تاکید بر این مطلب است که محرومیت از مهر مادری میتواند دردسر درست کند. در روانکاوی معتقدند که فرد میتواند در مراحل رشدیاش متوقف شود یا وقتی در مورد سطوح مختلف نیازهای انسان صحبت میشود، از پایینترین سطوح تا نیازهای عالی و متعالی، گفته میشود که فرد میتواند در این سطوح رشد کند و بالا برود و ممکن است در هر مرحله از نیازها متوقف شود و باقی بماند و البته هر کس در هر مرحلهای است، در زمان انتخاب همسر هم در همان سطح عمل میکند اما همه این موارد به این معنی نیست که حالا نمیتواند جبران کند. مشکل اینجاست که معمولاً افراد دچار افراط و تفریط میشوند، یعنی فرد به صرف اینکه احساس کرد که نمیتواند ارتباط خوبی با بقیه برقرار کند یا مشکلاتی دارد، نتیجه میگیرد که نمیتواند ازدواج کند! بهتر است که در چنین شرایطی با یک مشاور مشورت کنیم که ببینیم این تشخیصی که برای خودمان گذاشتهایم درست است یا نه؟ بسیاری اوقات نمیدانیم که مشکل ما چیست و این اصلیترین مشکل ماست. به محض اینکه بفهمیم در مورد محبت کردن به دیگران مشکل داریم، مشکلمان حل میشود. [ یکشنبه 89/9/14 ] [ 9:16 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
کارشناسان هنوز علت آن را نمی دانند اما یک نکته به نظر می رسد و آن اینکه خندیدن و گریه کردن شبیه واکنش های روانشناسی است. روبرت پرووین روانشناس دانشگاه مریلند می گوید : هر دو آنها زمانی اتفاق می افتد که احساسات تا حد زیادی تحریک می شود. لی دووفنر استاد دانشگاه میامی و چشم پزشک انستیتو باسکون می گوید : معمولا گریه با ناراحتی همراه است اما گریه کردن یک واکنش پیچیده ترِ انسان است. اشک با احساسات مختلفی تحریک می شود ازجمله : درد، ناراحتی و در بعضی موارد خوشحالی بیش از حد. وقتی چنین اتفاقی افتاد، بسیار خوب است زیرا هر دو خندیدن و گریه کردن با بی اثر کردن هورمون کورتیزول و آدرنالین، استرس را از بین می برد. بنابراین اگر موقع خندیدن گریه کردید، شانس به شما رو کرده است. ادامه مطلب را بخوانید… چرا پیاز اشک چشم ها را در می آورد؟ وقتی که شما پیاز را پوست کنده و قاچ می کنید، سلول های پیاز را پاره می کنید و آنزیم هایی که گازی به نام پروپانتیل سولفکسید تولید می کنند آزاد می شوند. وقتی که گاز به چشمان شما می رسد، اشک چشمهایتان جاری می شود و اسید سولفوریک بسیار رقیقی تولید می شود و چشم را می سوزاند. در این موقع مغز به چشم پیغام میدهد که اشک بیشتری جاری شود و چشم ها قرمز و متورم شود. هرچه بیشتر پیاز خرد کنید، گاز بیشتری تولید شده و بیشتر اشک می ریزید. واکنش شیمیایی پیاز مکانیسم دفاعی است که در برابر آسیب دیدن خود مقاومت می کند. قبل از اینکه پیاز را خرد کنید آن را داخل فریزر بگذارید تا از سوزش و اشک چشمانتان جلوگیری کند. دمای سرد، روند آزاد شدن آنزیم ها را کند می کند. بنابراین در سوزش و اشک چشمهایتان تاخیر ایجاد می کند. چرا مفصلهایتان صدا می دهد؟ بیشتر مفصل های بدن انسانها، مفاصل دوتایی متحرک مثل بند انگشتها و شانه ها هستند که دو استخوان را با پوششی به نام کپسول مفصلی به هم وصل کرده اند. داخل پوشش مفصل ها مایع لغزنده و زلالی است که مقداری نیز گازهای نامحلول در آن وجود دارد. وقتی که شما مفصل هایتان را می کِشید، درواقع به آنها و مایع بین شان فشار وارد می کنید و با وارد شدن فشار، گاز نیتروژن محلول رها می شود. آزاد شدن هوا بین پوشش مفصل ها همان صدایی است که شما می شنوید. وقتی که گاز آزاد می شود، مفصل ها انعطاف پذیرتر می شوند. مثلا در یوگا شما قادر هستید مفصل هایتان را خوب بکشید. اما ممکن است متوجه شوید که مفصل هایتان بعد از یک بار صدا کردن فورا صدا نمی دهند. به این دلیل است که گازی که آزاد می شود باید دوباره در مایع حل شود، و این فرآیند حدود 15 الی 30 دقیقه طول می کشد. اگر شما از روی عادت مفصلهایتان را به صدا در می آورید تا تنش تان را از بین ببرید، به جای این، 30 ثانیه روی نفس کشیدن تان تمرکز کنید. صدا کردن مفصل ها به آرتروز منجر نمی شود اما می تواند منجر به گرفتگی مفصل ها و کم کردن توان و قدرت آنها شود. چرا موهایتان سیخ می شود؟ سیخ شدن موها زمانی اتفاق می افتد که شما یا سردتان است یا ترسیده اید. در پایه ی هر مو یک ماهیچه کوچک وجود دارد که منقبض می شود و برجستگی کوچکی روی پوست ایجاد می کند و پوست شبیه پوست مرغ پرکنده می شود. این واکنش منجر می شود که گرما در لابه لای موها محبوس شود و دما حفظ شود. این حالت زمانی که شما آماده واکنشهای سریع هستید نیز روی می دهد. سیخ شدن موها یک مشکل پزشکی نیست. اگر از نمایان شدن اثرات آن ناراحت هستید، لباس گرم بپوشید، در محیط های آرام قرار بگیرید و از هر گونه ترس و وحشتی جلوگیری کنید. چرا پلک چشمتان می زند؟ این وضعیت ناراحت کننده خیلی شایع است. این اتفاق بیشتر مواقع برای پلک پایینی چشم ها می افتد. کارشناسان معتقدند که خستگی، استرس، مصرف کافئین زیاد، منجر به این شرایط می شود. بنابراین خستگی چشم، تغذیه نامناسب، مصرف بیش از اندازه مشروبات الکلی، و آلرژی ها هم به این موضوع دامن می زند. خوشبختانه این مورد هیچ تاثیر مضری ندارد و خود به خود از بین می رود. برای اینکه به این موقعیت ناراحت کننده خاتمه دهید، مصرف الکل را قطع کنید و خوب استراحت کنید. چرا همیشه دمای بدنتان سرد است؟ دمای بدن با فعالیت هیپوتالاموس در مغز تنظیم می شود. هیپوتالاموس به بدن پیغام می رساند تا گرما را بیرون کند و سرما جایگزین شود. آهن در این فرآیند نقش بسزایی دارد بنابراین افرادی که کم خونی دارند بیشتر احساس سرما می کنند. گردش ضعیف خون، که بر اثر فشار خون بالا یا مصرف دارو اتفاق می افتد در میان بیماران می تواند منجر به احساس سرما شود. تیروئید کم کار هم متابولیسم افراد را تا حدی پایین می آورد که بدن گرمای لازم را تولید نمی کند. مطالعه اخیر نشان داده که حتی ممکن است زمینه های ژنتیکی در احساس سرمای افراد موثر باشد. اگر شما جزء آن دسته از افرادی هستید که مدام نیاز دارید ژاکت یا لباس های پشمی حتی در تابستان بپوشید، غذاهای آهن دار مانند گوشت قرمز کم چرب، لوبیا، سبزیجات برگ دار سبز بخورید تا با کم خونی شما مقابله کند. همچنین از مصرف نیکوتین که رگهای خون را منقبض می کند و گردش خون را ضعیف می کند خودداری کنید. آیا گوشهایتان هنوز رشد می کند؟ بله، گوش خارجی رشد می کند. طبق مطالعه ای که توسط پزشکان عمومی کالج بریتانیا انجام شد، وقتی که به دنیا می آییم، سایز گوش ها به تناسب همان موقع است، هرچه بدن بزرگتر می شود، گوش ها هم بزرگتر و برجسته تر می شوند. تا 10 سالگی به سرعت رشد می کنند، سپس سالانه 0.22 میلی متر رشد می کنند. مطالعات دیگر نشان می دهد که لاله گوش به خودی خود در طول زندگی مان بزرگ می شود( لاله گوش مردها بزرگتر از خانم هاست ). بنابراین، سایز مجرای گوش که با استخوان و غضروف شکل می گیرد تا سن پیری رشد نمی کند. آیا همه بچه ها بدون خال یا لک به دنیا می آیند؟ البته بعضی از نوزادان، با خال مادر زادی یا ماه گرفتگی به دنیا می آیند اما این درست است که تا زمانی که پا به این دنیا نگذاشته اند هیچ گونه خالی ندارند و در معرض نور آفتاب ممکن است لک و خال در پوستشان ایجاد شود. اگر نوزادان زیاد در معرض نور آفتاب قرار بگیرند، مخصوصا آنهایی که پوست زیبا و چشم های روشنی دارند بیشتر در معرض لک پوستی قرار دارند و احتمال سرطان پوست برای آنها بیشتر است. رابین آشینوف سرپرست مرکز جراحی های پوست می گوید : لک هایی که روی گونه های بچه های با موهای قرمز وجود دارد جزء زیبایی آنها نیست بلکه لک های پوست آنها به دلیل آسیب های ناشی از آفتاب است و ممکن است به مولکول DNA سلولهای آنها آسیب برساند. بچه ها و بزرگسالانی که لک دارند بایستی به صورت مداوم تحت نظر متخصص پوست باشند و از کرم های ضد آفتاب با اس پی اف 30 یا حتی بالاتر استفاده کنند. چه چیزی باعث خواب رفتگی و مورمور شدن می شود؟ مورمور شدن به علت نرسیدن جریان خون به عصب تحت فشار ایجاد می شود. اگر به مدت طولانی در یک جا بنشینید یا حتی وقتی که پاهایتان را روی هم انداخته اید، ممکن است روی عصب هایتان زیاد فشار وارد کنید و باعث می شوید که مثلا پایتان خواب رود یا احساس کرختی کنید. مورمور شدن بیشتر، در دست ها، پاها و قوزک پا اتفاق می افتد. این حس آزاردهنده پیامی را به مغز می رساند. عوض کردن حالت نشستن تان تقریبا همیشه راه حلی است که این مشکل برطرف شود. اما این احساس دلخراش به ندرت می تواند نشانه بیماری هایی مانند دیابت، لوپوس و ام اس باشد. اگر مور مور شدن بدنتان با تغییر دادن حالت نشستن تان برطرف نشد، به پزشک مراجعه کنید. چرا اطراف لامپ ها هاله نور می بینیم؟ این پدیده به علت خطای کروی اتفاق می افتد. خطای کروی یکی از خطاهای بصری انسان است. در روز، مردمک چشم، تنگ می شود و اجازه می دهد که نور با عدسی چشم برخورد کند. در شب، وقتی که مردمک های چشم گشاد می شود تا نور بیشتری را وارد کند، چشمان شما مسیر بزرگتری برای لنز در نظر می گیرد. هرچه لنز دورتر رود، از وضوح نور کاسته می شود. اگر شما از مرکز دور شوید، اشعه های نور به مرکز چشم شما متمرکز نمی شود. این چرخه را حس می کنید، زیرا لنز گرد است. تقریبا همه این حلقه ها را می بینند، اگر شما همیشه آن را می بینید، به احتمال زیاد چشمان شما خوب است. اما هاله هایی که در اثر تاری لنز به وجود می آیند، یکی از نشانه های آب مروارید است. ممکن است دیدن ناگهانی هاله نشانه ی گلوکوم یا افزایش فشار چشم باشد. بنابراین اگر هاله جدیدی را می بینید برای تست و آزمایش های مختلف به پزشک مراجعه کنید. آیا مچ پای چاق برای شما خوب است؟ شاید باشد. اگرچه دانشمندان اهمیت شکل قوزک پا را مورد مطالعه قرار نداده اند اما تحقیقات دیگری در زمینه چربی ممکن است به این سوال پاسخ دهد. چربی های شکمی و اعضای دیگر بدن، به میزان زیادی با اختلال متابولیسم مرتبط است. مانند دیابت نوع دو که چربی های پا با این بیماری در ارتباط است. وندی کورت استاد دانشگاه کلورادو، در مطالعه ای دریافته است که خانم های یائسه ای که چربی بیشتری در پاهای خود دارند، خطر کمتری برای بیماری های قلبی، فشار خون و دیابت نوع دو داشته اند. احتمالا چربی های جمع شده در پا، تری گلیسریدها را از گردش خون بیرون کشیده و ذخیره کرده است. او می گوید که احتمالا خارج کردن این سلولها از بدن مثلا به وسیله ی لیپوساکشن ایده ی خوبی نیست و این تاثیر را از بین می برد. آیا آدامس و پنیر برای دندان های شما خوب است؟ هر زمانی که چیزی را می خورید، باکتری های دهانتان نسبت به غذاها واکنش شیمیایی نشان می دهند و اسید آلی تولید می کنند که باعث پوسیدگی دندان می شود. با خارج کردن بقایای غذا از بین دندانها ،شستن دندان ها با آب ، و رقیق کردن اسید تولید شده ، بزاق با این فرآیند مقابله می کند. جیمز وفل رئیس انستیتو تحقیقات دندانپزشکی می گوید : ما متوجه شدیم که عمل مکانیکی جویدن، ترشح بزاق را تحریک می کند. اما درمورد پنیر، چربی های آن به عنوان یک عامل حفاظتی برای دندان ها عمل می کند. به علاوه پنیر حاوی کلسیم و فسفات است که از پوسیدگی دندان ها جلوگیری می کند و دندان ها را محکم می کند. میان وعده های غذایی تان را محدود کنید تا تعداد دفعات مواجهه دندانها با اسید کاهش پیدا کند. آدامس های بدون قند را بعد از غذا بجوید. یا غذایتان را با تکه های کوچک پنیر تمام کنید. چرا در ناحیه پهلو احساس گرفتگی می کنید؟ روبرت گتلین یک پزشک نیویورکی می گوید : دو دلیل معمول این گرفتگی در پهلو شامل دویدن و خنده های مداوم است. این فعالیت ها حداقل یک چیز مشترک دارند : فشار بر دیافراگم. وقتی به شدت می خندید، هوای زیادی را وارد ریه می کنید که ریه ها را پر می کند و وقتی که ماهیچه های شکمی منقبض می شوند به دیافراگم فشار وارد می آید. چنین موقعیتی زمان جیغ کشیدن شما هم به وجود می آید. زیرا در ماهیچه ها گرفتگی و اسپاسمی به وجود می آید که همه ما آن را می شناسیم. گاهی اوقات وقتی که زیاد می خندید، ممکن است دردی در ناحیه بازوی سمت راستتان احساس کنید. به این علت است که عصبی که دیافراگم را تغذیه می کند به سمت شانه سمت راست هم می رود. علاوه بر این، خنده از ته دل ممکن است حالتی ایجاد کند که شما فکر کنید دچار حمله قلبی شده اید! بنابراین با آهسته تر خندیدن، فشار بر دیافراگم را متوقف کنید. سعی کنید نفس آرام و عمیق بکشید و از خوردن وعده های حجیم اجتناب کنید تا خون زیادی به سمت روده ی شما جریان پیدا نکند و دچار مشکل نشوید. [ یکشنبه 89/9/14 ] [ 9:14 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟ شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر منی. [ یکشنبه 89/9/14 ] [ 9:12 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
حالا دیگر استفاده از تلفن همراه در جامعه کنونی اجتناب ناپذیر است و البته نگرانی ها درباره اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت انسان با رشد بیش از حد تلفن های همراه نیز بیشتر شده است. به تازگی هم اعلام شده براساس بررسی های تازه موسسه Pew حدود 65 درصد از بزرگسالان گوشی های تلفن همراه خود را نیز همراه با خود به بستر می برند که این کار از نظر بهداشتی و حفظ سلامت زیانبار است. اگرچه بعضی گزارش های ضد و نقیضی درباره اثرات امواج تلفن همراه و میزان جدی بودن مخاطرات آن از سوی مراکز تحقیقاتی مختلف که بعضی به سفارش شرکت های بزرگ سازنده تلفن همراه در این زمینه تحقیق می کنند، منتشر می شود؛ ولی به زعم اغلب کارشناسان، با توجه به ماهیت و تاثیرات شناخته شده امواج الکترومغناطیسی در طول موج های مختلف بر سیستم های زیستی نمی توان خطرات تلفن همراه و تجهیزات مربوط به آن را انکار کرد. در سال های اخیر به موازات گسترش روزافزون استفاده از تلفن همراه و توجه مراکز تحقیقاتی دنیا به این مقوله، پژوهشگران ایرانی نیز در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی مختلف، تحقیقاتی را در این حوزه آغاز کرده و از ابعاد مختلف به بررسی آسیب های احتمالی پرتوهای الکترومغناطیسی تلفن همراه بر بافت های زنده و تجهیزات الکتریکی و الکترونیکی آن انجام داده اند که از جمله آن ها تحقیقاتی است که در مرکز تحقیقات بیوشیمی ـ بیوفیزیک دانشگاه تهران به سرپرستی دکتر علی اکبر موسوی موحدی انجام شده و نتایج جالب توجهی در زمینه اثرات میدان های الکترومغناطیسی خصوصا امواج تلفن همراه بر سیستم های زیستی در پی داشته است. ادامه مطلب را بخوانید…. دکتر علی اکبر موسوی موحدی، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر مرکز تحقیقات بیوشیمی ـ بیوفیزیک دانشگاه تهران در گفتگو با جام جم با بیان این که پرتوهای الکترومغناطیسی دارای استفاده های مثبت و منفی هستند، می گوید: امواج و میدان های الکترومغناطیسی که در گستره وسیعی از انرژی و فرکانس ها با خواص متفاوت ساطع می شوند، نقش مثبت و منفی در زندگی جانداران و گیاهان ایفا می کنند. این اشعه هم در طبیعت و هم در صنعت موجود است، با این تفاوت که وجود اشعه الکترومغناطیسی در طبیعت بهینه بوده ولی باید در صنعت هم به صورت بهینه استفاده شود. معاون پژوهشی سابق دانشگاه تهران از تلفن های همراه به عنوان یکی از پرمصرف ترین تجهیزات دارای امواج الکترومغناطیس یاد می کند و می افزاید: نقش منفی میدان های الکترومغناطیسی و اثرات سوء آن بر سیستم های زیستی به دلیل نبود دستورالعمل معین، آموزش صحیح بهره برداری و استفاده بهینه از سیستم های ارتباطی و مخابراتی به ویژه عدم آشنایی کاربران از تداخل و تزاحم های استفاده همزمان تلفن همراه با وسایل دیگر مانند رایانه، مایکروویو، تلویزیون، استفاده از داروهای خاص یا داشتن بیماری و… است. استفاده محدود زمانی از تلفن همراه دکتر موسوی موحدی با تاکید بر این که هرگز نباید تلفن همراه را با خود به رختخواب برد، ادامه می دهد: اثر سوء میدان های الکترومغناطیسی به ویژه میدان تلفن همراه به صورت فزاینده نقش تخریبی در بدن، ارگانیسم ها، بافت ها، سلول ها و ماکروملکول های حیاتی مانند DNA، پروتئین ها و آنزیم ها دارد. وی با بیان این که در حال حاضر سیستم های تلفن همراه دارای فرکانس 940 مگاهرتز است که به بیشتر بافت های بدن از جمله مغز و حتی گوشت و ماهیچه ها آسیب می زند، ابراز عقیده می کند که نباید به تلفن همراه به عنوان وسیله ای بی خطر نگاه کرد و هر کس هر اندازه که تمایل داشت از آن استفاده کند؛ بلکه کاربرد تلفن همراه باید همانند مصرف دارو، محدود و کنترل شده و به زبانی دارای دوز مشخص باشد؛ به طوری که یک فرد تنها ساعاتی از روز را می تواند از موبایل استفاده کند و پس از آن استفاده دوباره از آن مضر خواهد بود. دوز استفاده از تلفن همراه برای مبتلایان به بیماری های گوناگون متفاوت است استاد مرکز تحقیقات بیوشیمی ـ بیوفیزیک دانشگاه تهران می گوید: مساله مهم دیگری که باید مورد توجه محققان قرار بگیرد، دوز مشخص استفاده از تلفن همراه برای مبتلایان به بیماری های گوناگون است؛ مثلا، میزان استفاده از تلفن همراه در افراد دیابتی که در برابر امواج آسیب پذیرتر از افراد سالم هستند باید متفاوت باشد. تحقیقات جدید می باید میزان استفاده از تلفن همراه را برای هر بیماری معین نماید. دکتر موسوی موحدی با اشاره به تحقیقات پژوهشگران مرکز بیوشیمی ـ بیوفیزیک دانشگاه تهران در زمینه “اثرات میدان الکترو مغناطیسی تلفن همراه روی هموگلوبین خون” گفت: تحقیقات نشان می دهد تاثیر میدان الکترومغناطیسی تلفن همراه با هموگلوبین موجب تغییرات ساختاری در آن و کاهش پیوند اکسیژن با هموگلوبین می شود. همچنین اختلال در عملکرد هموگلوبین، موجب آزادسازی اکسیژن بیشتر در بافت و در نهایت بروز ناهماهنگی در واکنش های بدن می شود. دگرگونی در عملکرد هموگلوبین خون این استاد بیوشیمی تاکید می کند: اثرات سوء تغییر ساختاری هموگلوبین خون تحت تاثیر امواج تلفن همراه تنها به آزادسازی بیش از حد اکسیژن در بافت محدود نمی شود، بلکه بر سایر وظایف هموگلوبین هم تاثیر منفی می گذارد. به گفته دکتر موسوی موحدی همین پدیده در بررسی اثرات امواج در بیماران تالاسمی هم مشاهده شده و در این مورد از نظر ساختار هموگلوبین، ساختمان سوم آن که عامل اصلی عملکرد های این مولکول است، دچار تغییر شده است. خطر استفاده همزمان از تلفن همراه با مایکروویو یا رایانه دکتر موحدی اثرات تداخل استفاده از تلفن همراه و وسایل دیگر مانند مایکروویو، رایانه و همچنین مصرف داروهای مختلف را بسیار حائز اهمیت می داند و تصریح می کند: تداخل استفاده از تلفن همراه و وسایل یاد شده اثرات سوء امواج تلفن همراه را تشدید می کند. همچنین بدترین شکل تداخل در استفاده همزمان از تلفن همراه و مایکروویو است. از سوی دیگر شرایط استفاده از تلفن همراه در اثرات آن تعیین کننده است به عنوان مثال استفاده از تلفن همراه در مکان های مسقف و شهرهای آلوده دوز خاصی را طلب می کند که امیدواریم با شروع تحقیقات بتوان دوز استفاده از موبایل برای هر فرد مانند زن، مرد، کودک و غیره مشخص کرد. بدترین شکل مکالمه؛ قرار دادن تلفن کنار گوش وی درباره محل قرار دادن تلفن همراه نیز می گوید: بدترین شکل این مساله، قرار دادن تلفن کنار گوش هنگام صحبت کردن است و البته قرار دادن در کمر هم آسیب های جدی به دستگاه تناسلی انسان وارد می کند. دکتر موسوی موحدی با بیان این که تلفن همراه در مواقع عدم استفاده باید بیش از یک متر با کاربر فاصله داشته باشد، می افزاید: صحبت با تلفن همراه باید در فضایی باز و در کمترین زمان مکالمه باشد. استفاده از تلفن همراه در حالت اضطرار است نه به صورت مداوم. اگر کسی می خواهد صحبت طولانی تر داشته باشد باید از تلفن ثابت استفاده کند و در صورتی که فرد در جایی هست که تلفن ثابت وجود دارد بهتر است تلفن همراه خاموش شود. بهترین حالت در هنگام پیاده روی هم گذاشتن تلفن همراه داخل کیف است [ یکشنبه 89/9/14 ] [ 9:12 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
روزی که کوروش وارد شهر صور شد یکی از برجسته ترین کمانداران سرزمین فینیقیه تصمیم گرفت که کوروش را به قتل برساند. آن مرد به اسم ارتب” خوانده می شد و برادرش در یکی از جنگ ها به دست سربازان کوروش به قتل رسیده بود… ادامه مطلب را بخوانید… هیچ کس سوار ارابه آفتاب نمی شد و حتی خود کوروش هم قدم در ارابه نمی گذاشت و بعد از ارابه آفتاب کوروش سوار بر اسب می آمد. از آنجا که پادشاه ایران ریش بلند داشت و در اعیاد و روزهای مراسم رسمی، موی ریش و سرش را مجعد می کردند و با جواهر می آراستند. کوروش به طوری که افلاطون و هرودوت و گزنفون و دیگران نوشته اند علاقه به تجمل نداشت و در زندگی خصوصی از تجمل پرهیز می کرد، ولی می دانست که در تشریفات رسمی باید تجمل داشته باشد تا اینکه آن دسته از مردم که دارای قوه فهم زیاد نیستند تحت تاثیر تجمل وی قرار بگیرند. در آن روز کوروش، از جواهر می درخشید و اسبش هم روپوش مرصع داشت و به سوی معبد “بعل” خدای بزرگ صور می رفت و رسم کوروش این بود که هر زمان به طور رسمی وارد یکی از شهرهای امپراطوری ایران(که سکنه آن بت پرست بودند) می گردید، اول به معبد خدای بزرگ آن شهر می رفت تا اینکه سکنه محلی بدانند که وی کیش و آیین آنها را محترم می شمارد. در حالی که کوروش سوار بر اسب به سوی معبد می رفت، “ارتب” تیرانداز برجسته فینیقی وسط شاخه های انبوه یک درخت انتظار نزدیک شدن کوروش را می کشید!
در صور، مردم می دانستند که تیر ارتب خطا نمی کند و نیروی مچ و بازوی او هنگام کشیدن زه کمان به قدری زیاد است که وقتی تیر رها شد از فاصله نزدیک، تا انتهای پیکان در بدن فرو می رود. در آن روز ارتب یک تیر سه شعبه را که دارای سه پیکان بود بر کمان نهاده انتظار نزدیک شدن موسس سلسله هخامنشی را می کشید و همین که کوروش نزدیک گردید، گلوی او را هدف ساخت و زه کمان را بعد از کشیدن رها کرد. صدای رها شدن زه، به گوش همه رسید و تمام سرها متوجه درختی شد که ارتب روی یکی از شاخه های آن نشسته بود. در همان لحظه که صدای رها شدن تیر در فضا پیچید، اسب کوروش سر سم رفت. اگر اسب در همان لحظه سر سم نمی رفت تیر سه شعبه به گلوی کوروش اصابت می کرد و او را به قتل می رسانید. کوروش بر اثر سر سم رفتن اسب پیاده شد و افراد گارد جاوید که عقب او بودند وی را احاطه کردند و سینه های خویش را سپر نمودند که مبادا تیر دیگر به سویش پرتاب شود، چون بر اثر شنیدن صدای زه و سفیر عبور تیر، فهمیدند که نسبت به کوروش سوءقصد شده است و بعد از این که وی را سالم دیدند خوشوقت گردیدند، زیرا تصور می نمودند که کوروش به علت آنکه تیر خورده به زمین افتاده است. در حالی که عده ای از افراد گارد جاوید کوروش را احاطه کردند، عده ای دیگر از آنها درخت را احاطه کردند و ارتب را از آن فرود آوردند و دست هایش را بستند… کوروش بعد از اینکه از اسم و رسم سوءقصد کننده مطلع گردید گفت که او را نگاه دارند تا اینکه بعد مجازاتش را تعیین نماید و اسب خود را که سبب نجاتش از مرگ شده بود مورد نوازش قرار داد و سوار شد و راه معبد را پبش گرفت و در آن معبد که عمارتی عظیم و دارای هفت طبقه بود مقابل مجسمه بعل به احترام ایستاد. کوروش بعد از مراجعت از معبد، امر کرد که ارتب را نزد او بیاورند و از وی پرسید برای چه به طرف من تیر انداختی و می خواستی مرا به قتل برسانی؟ ارتب جواب داد ای پادشاه چون سربازان تو برادر مرا کشتند من می خواستم انتقام خون برادرم را بگیرم و یقین داشتم که تو را خواهم کشت، زیرا تیر من خطا نمی کند و من یک تیر سه شعبه را به سوی تو رها کردم، ولی همین که تیر من از کمان جدا شد، اسب تو به رو درآمد و اینک می دانم که تو مورد حمایت خدای بعل و سایر خدایان هستی و اگر می دانستم تو از طرف بعل و خدایان دیگر مورد حمایت قرار گرفته ای نسبت به تو سوءقصد نمی کردم و به طرف تو تیر پرتاب نمی نمودم! کوروش گفت در قانون نوشته شده که اگر کسی سوءقصد کند و سوءقصد کننده به مقصود نرسد دستی که با آن می خواسته سوءقصد نماید باید مقطوع گردد. اما من فکر می کنم که هنگامی که به طرف من تیر انداختی با هر دو دست مبادرت به سوءقصد کردی و با یک دست کمان را نگاه داشتی و با دست دیگر زه را کشیدی. ارتب گفت همین طور است. کوروش گفت هر دو دست در سوءقصد گناهکار است و من اگر بخواهم تو را مجازات نمایم باید دستور بدهم که دو دستت را قطع نمایند ولی اگر دو دستت قطع شود دیگر نخواهی توانست نان خود را تحصیل نمایی، این است که من از مجازات تو صرفنظر می کنم. ارتب که نمی توانست باور کند پادشاه ایران از مجازاتش گذشته، گفت ای پادشاه آیا مرا به قتل نخواهی رساند؟ کوروش گفت : نه. ارتب گفت ای پادشاه آیا تو دست های مرا نخواهی برید؟ کوروش گفت: نه. ارتب گفت من شنیده بودم که تو هیچ جنایت را بدون مجازات نمی گذاری و اگر یکی از اتباع تو را به قتل برسانند، به طور حتم قاتل را خواهی کشت و اگر او را مجروح نمایند ضارب را به قصاص خواهی رسانید. کوروش گفت همین طور است. ارتب پرسید پس چرا از مجازات من صرفنظر کرده ای در صورتی که من می خواستم خودت را به قتل برسانم؟ پادشاه ایران گفت: برای اینکه من می توانم از حق خود صرفنظر کنم، ولی نمی توانم از حق یکی از اتباع خود صرفنظر نمایم چون در آن صورت مردی ستمگر خواهم شد. ارتب گفت به راستی که بزرگی و پادشاهی به تو برازنده است و من از امروز به بعد آرزویی ندارم جز این که به تو خدمت کنم و بتوانم به وسیله خدمات خود واقعه امروز را جبران نمایم. کوروش گفت من می گویم تو را وارد خدمت کنند. از آن روز به بعد ارتب در سفر و حضر پیوسته با کوروش بود و می خواست که فرصتی به دست آورد و جان خود را در راه کوروش فدا نماید ولی آن را به دست نمی آورد. در آخرین جنگ کوروش که جنگ او با قبایل مسقند بود نیز ارتب حضور داشت و کنار کوروش می جنگید و بعد از آنکه موسس سلسله هخامنشی(کوروش بزرگ) به قتل رسید، ارتب بود که با ابراز شهامت زیاد جسد کوروش را از میدان جنگ بدر برد و اگر دلیری او به کار نمی افتاد شاید جسد موسس سلسله هخامنشی از مسقند خارج نمی شد و آنها نسبت به آن جسد بی احترامی می کردند، ولی ارتب جسد را از میدان جنگ بدر برد و با جنازه کوروش به پاسارگاد رفت و روزی که جسد کوروش در قبرستان گذاشته شد، کنار قبر با کارد از بالای سینه تا زیر شکم خود را شکافت و افتاد و قبل از اینکه جان بسپارد گفت : بعد از کوروش زندگی برای من ارزش ندارد. ![]() کوروش بزرگ یا کوروش کبیر(???-??? پیش از میلاد)، نخستین پادشاه و بنیانگذار دودمان هخامنشی است. شاه پارسی پادشاهی انسان دوست بود و از صفات و خدمات او بخشندگی، بنیان گذاری حقوق بشر، پایهگذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن بردهها و بندیان، احترام به دینها و کیشهای گوناگون، گسترش تمدن و… شناخته شده است. تبار کوروش از جانب پدرش به پارسها میرسد که برای چند نسل بر اَنشان(شمال خوزستان کنونی)، در جنوب غربی ایران، حکومت کرده بودند. کوروش درباره خاندانش بر سفالینه? استوانه شکلی محل حکومت آنها را نقش کرده است. ایرانیان کوروش را پدر مینامیدند. یهودیان این پادشاه را به منزله مسح شده توسط پروردگار بشمار میآوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک میدانستند
[ یکشنبه 89/9/14 ] [ 9:10 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
در پرونده زنانی که مرتکب قتل همسر میشوند، نخست خشونت ،بدرفتاری شوهر و خیانت مرد عمدهترین علتها به شمار میروند و معمولاً زنان در کشتن همسرشان، همدست داشته و اصولا درهمسرکشی، زنان معاون در جرم محسوب می شوند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس پدیده همسر کشی در بین زنان و مردان متفاوت است، مردهایی که گمان می کنند همسرشان مرتکب ارتباط ناشمروع شده، معمولا کشتن او را جایز می دانند و جرم به حساب نمی آورند . این افراد بعد از قتل همسرشان به عنوان مجرم و قاتل شمرده شده و در صورتی که اولیا دم مقتول تقاضای قصاص داشته باشند، مرد باید قصاص شود، در حالیکه زنان معمولا در کشتن همسرشان، همدست داشته و اصولا درهمسرکشی، زنان معاون در جرم محسوب می شوند. خشونت های خانوادگی و همسر کشی ها می تواند جسمانی، جنسی، روانی یا عاطفی باشد و در این بین خشونت جسمانی، شایع ترین نوع خشونت خانوادگی به شمار می رود. با این حال خشونت روانی، اثراتی پایدارتر و طولانی تری نسبت به خشونت جسمانی دارد. اثرات روانی اعمال خشونت در خانواده به صورت استرس، دلواپسی، نگرانی و افسردگی بطور اعم در بزرگسالان و خردسالان و اضطراب، ترس از جدایی، شب اداراری و ... به طور اخص در کودکان بروز می کند. به نظر می رسد افزایش خشونت های خانگی و قتل های خانوادگی آن هم بر اثر اختلافات مالی و خشونت های آنی، وظیفه گروه های مختلف جامعه را در جهت ارتقای فرهنگ خانواده ها و رفع نواقص احتمالی در قوانینی که باب توجیه قتل ها را باز می گذارد، سنگین تر از گذشته کرده است. معمولاً زنانی دست به قتل همسرانشان میزنند که با او احساس خوشبختی نمیکنند. بنابراین در تداوم یک نارضایتی مزمن تصمیم به قتل میگیرند. نخستین عامل این نارضایتی نیز خشونت رفتاری و گفتاری است . نقش اختلالات روانی در همسرکشی این در حالی است که بررسی های علمی و پژوهشی علل همسر کشی بیانگر آن است که ریشه بسیاری از این قبیل قتل ها به مشکلات درونی افراد و بیماری آنها بازمی گردد. دکتر قربانی روانپزشک در این خصوص بیان داشت به راستی ریشه های پدیده همسرکشی کجاست و چه اختلالات روانپزشکی می تواند به این بحران شوم بینجامد. یکی از علل شایع در بروز این پدیده وجود «اختلالات هذیانی» است. اختلالات هذیانی عبارتند از : یک سلسله باورهای نادرست که با منطق قابل اصلاح نمی باشند. این اختلالات انواع مختلفی دارند اما یکی از انواع بسیار رایج آن که به وفور در کلینیک های روانپزشکی با آن روبه رو می شویم اختلال هذیانی از نوع حسادت است. در این نوع اختلال مرد یا زن همواره به همسر خود مشکوک است و گمان می کند که او در حال خیانت است. به این منظور دائم همسرش را تحت کنترل داشته و تمام رفتار و حرکات و امور شخصی او از قبیل تلفن ها، محل کار، رایانه، پیام های کوتاه تلفنی و غیره را به دقت و با وسواس بررسی می کند بلکه برگ برنده ای به نفع خود و برای اثبات خیانت از همسرش بیابد. در این راستا درصدد انتقام برخواهد آمد که این امر می تواند به همسرکشی نیز منتهی گردد. اختلال هذیانی حسد، یک اختلال روانی قابل درمان است که در صورت درمان به موقع، می توان از بروز اتفاقات ناگوار بعدی پیشگیری کرد . یکی دیگر از علل و ریشه های همسرکشی به وجود «اختلالات شخصیت » بازمی گردد. از جمله شایع ترین اختلالات شخصیت که منجر به سوءظن و بدبینی نسبت به مردم می گردد اختلال شخصیت پارانوئید (بدبین) است. این اختلال شخصیت باعث می شود که فرد بی دلیل نسبت به سایرین احساس ناامنی نماید که اگر این باور بدبینانه نسبت به همسر شکل بگیرد می تواند مقدمات آسیب به همسر و در نهایت تبعات وخیم یا حتی همسرکشی را به دنبال داشته باشد. این افراد مدام احساس پوچی و اضطراب نموده، از تنهایی بشدت گریزانند. اما طاقت نگه داشتن افراد در کنار خود را نیز ندارند. در واقع بیماران اختلال شخصیت مرزی تحمل تنهایی ندارند اما نمی توانند کسی را هم به مدت طولانی کنار خود تحمل نمایند. به همین خاطر در چنین شرایطی با صراحت اعلام می شود که تمام اختلالات شخصیت نیاز به روان درمانی (سایکوتراپی) دارند و از این طریق می توان به معالجه این افراد پرداخت. اغلب این افراد ناخودآگاه به سوی مواد مخدر جذب شده و آن را به عنوان روشی برای خود درمانی برمی گزینند. سومین علت شایع همسرکشی «اختلالات کنترل تکانی» می باشند. اینها اختلالاتی هستند که موجب می شوند فرد در یک آن و بصورت تکانه ای نسبت به رفتار طرف مقابل واکنش سختی را نشان دهد. به گونه ای که پس از انجام آن، از رفتار خود نیز پشیمان می شود. برخی زنان و مردان دچار این نوع اختلال در یک رویکرد هیجانی و در واکنش به اختلاف یا سوءتفاهم با همسر خود مرتکب اقداماتی از قبیل ضرب و شتم همسر، آسیب های شدید و یا حتی قتل می شوند و بلافاصله نیز پشیمان می شوند که دیگر سودی نخواهد داشت و چه بسا از شدت پشیمانی خود را هم در یک اقدام تکانه ای دیگر از پا درآورند. افراد دچار اختلال کنترل تکانه معمولاً تمایل به آتش بازی، دزدی و کندن موی سر و صورت خود داشته و با این اقدامات خود را آرام نگه می دارند. حال آن که درمان اختلال کنترل تکانه ای از طریق دارو و روان درمانی می تواند از بسیاری درگیری ها، کتک کاری ها و اقدامات وحشتناک بعدی جلوگیری نماید. از دیگر علل پدیده همسرکشی می توان به «مصرف مواد از نوع محرک» اشاره کرد. مواد محرک مثل شیشه، کوکائین، قرص های اکستازی و موادی از قبیل حشیش و ماری جوآنا می توانند توهمات بینایی و شنیداری ایجاد نمایند که متعاقب این توهمات ممکن است فرد نسبت به همسر خود دچار توهم شده و او را به علت سوء ادراک از پا درآورد. از این رو به افرادی که از چنین مشکلات روحی ـ روانی ای رنج می برند توصیه جدی شده قبل از ارتکاب رفتارهای خشن و یا جبران ناپذیر به درمان خود بپردازند. به طور قطع در صورت درمان صحیح و به موقع نه تنها بسیاری از مشکلات خانوادگی زوج ها حل می شود، بلکه شاهد کاهش این قبیل قتل ها در سطح جامعه خواهیم بود. زنان در همسر کشی از مردان جلو زدند اما موضوع بررسی شایعه اولیه ما مبنی بر اینکه زنانی هستند که حاضرند در برابر قتل شوهرشان پول بپردازند تنها به همین نشانه رنگ نمی بازد. در ابرشهر تهران زنانی هستند که حاضرند برای قتل شوهرشان آدمکش اجیر کرده و با پرداخت پول کافی به او از شر مرد زندگیشان خلاص شوند. گویی آنها از قانون کشورمان هم سردرآوردهاند که در قانون مجازات اسلامی برای آمر به قتل مجازاتی تعیین نشده و اینگونه میتوانند به راحتی قوانین وحشتناک و پیچیده مربوط به طلاق را دور بزنند. با پرداخت مبلغی پول حتی کمتر از مهریهشان از شر مرد بداخلاق، احتمالا خیانتکار و ... زندگیشان خلاص شوند و گویی به سراغ زندگی بدون دردسرتری بروند. اما اگر شما این زنان را سراغ دارید بگویید ما برای تهیه گزارش حوادثی در به در دنبال آنها هستیم و قول میدهیم پس از تهیه گزارش اصلا چیزی از آنها لو ندهیم و گویی شتر دیدی، ندیدی! در نتایج آن تحقیق که دکتر آشوری و دکتر معظمی آن را به انجام رساندند، تاکیده شده: «زنان به ندرت خود مرتکب قتل شده و بیشتر بر اثر دادن وعدههایی، شخص سوم به ارتکاب جنایت هدایت میشود.» این نتیجه تحقیق میتواند شایعه اولیهای که ما در جستوجوی واقعیات آن بودیم را قوت ببخشد. اما در همان تحقیق آمده است: «در بررسی همسرکشیهای 15 استان مشخص شده 33 درصد زنان خود مباشر قتل شوهرشان بوده اند. 22 درصد زنان به صورت مشارکتی در قتل شوهر شرکت داشته اند و 28 درصد معاونت داشتهاند.» تا چندی پیش قتلهای خانوادگی ماهیتی مردانه داشتند، متاسفانه امروزه کم نیستند زنانی که اقدام به کشتن همسر خود میکنند. در پی یک تحقیق بیشتر این زنان در زمره زنان خانهدار در واقع این خود نشانهای است که میتوان با بالا بردن سطح آگاهی زنان و آشنایی آنان با قوانین موجود از رشد اینگونه جرایم کاست با نگاهی دقیق تر به اینگونه قتلها متوجه خواهیم شد نخستین عامل، خشونت مرد علیه همسرش است. زنی که خود را قربانی خشونت مدام همسر میبیند و پس از گذشت چند سال، همسرش همچنان به خشونت خود ادامه میدهد به تدریج او را به عنوان فردی شکنجهگر تلقی کرده و آرزوی مرگش را میکند. خیانت مرد، یکی از انگیزههای شوهرکشی است، فساد اخلاقی زن و تمایل به از سر راه برداشتن شوهر هم همواره به عنوان یکی از انگیزههای اینگونه قتلها مطرح شده است. در بعضی از قتلها زن، شوهر خود را به خاطر خیانت به قتل میرساند. زنان ازدواج دایم یا موقت همسر خود را تحمل نمیکنند و در بسیاری موارد زنان علاقهای ندارند که زندگی مشترک خود را با زن دیگری تقسیم کنند. بنابراین در صورت خیانت مرد، زن تنها روش انتقام از مرد را در کشتن میبیند که گاه توسط خود و گاه توسط فرد اجیر شدهای که در بسیاری از موارد مرد است صورت میگیرد. دلایل همسرکشی یکی از بازپرسهای جنایی تهران که درباره اصلیترین دلایل همسرکشی میگوید: در پرونده زنانی که مرتکب قتل همسر میشوند، نخست خشونت و بدرفتاری شوهر و پس از آن خیانت مرد عمدهترین علتها به شمار میروند. البته بحث خشونت شوهر خود دلایل متعددی از جمله اعتیاد، بیکاری، مشکلات تربیتی و رفتاری و غیره دارد که نیازمند بررسیهای ریشهای است. اما در مورد خیانت همسر باید گفت برای بعضی از زنان روابط غیراخلاقی شوهرانشان و حتی داشتن همسر موقت یا دائم غیرقابل تصور است و به محض اطلاع از این ماجرا مشکلات خانوادگی شروع میشود و به دنبال آن جدایی و طلاق و در برخی موارد نیز انتقامجویی و قتل. اما درباره مردان همسرکش نیز باید گفت دلایل مختلفی وجود دارد که مهمترین آن وجود رابطه نامشروع و اطلاع از وجود مرد بیگانه در زندگی مشترک است. البته در برخی از پروندههای قتل شاهد بودهایم که مردی پس از قتل همسرش با ادعای خیانت انگیزه خود را از جنایت، انتقامجویی اعلام داشته است، اما پس از تحقیق و بررسیهای فراوان مشخص میشود در واقع مرد - متهم - دچار اختلال روانی یا اختلال هذیانی بوده است، به نحوی که در باور خود تصور میکرده همسرش به او خیانت میکند. البته اختلالات روانی اینچنینی خود دلایل عمدهای از قبیل اعتیاد و مصرف مواد توهمزا، یا ریشههای روانی - که از کودکی با فرد بوده - دارد که مرد همیشه و در همه حال به همسرش مشکوک است و او را دائم تحت کنترل دارد. دکتر نجفی توانا از دیگر علل همسرکشی را اختلالات شخصیتی، واکنشهای تکانهای و مصرف مواد مخدر میداند. وقتی فرد در یک لحظه کنترل خود را از دست میدهد و در جریان یک درگیری شدید لفظی با یک حرکت غیرقابل پیشبینی اقدام به قتل همسر میکند بلافاصله نیز پشیمان شده و از کاری که انجام داده احساس خجالت، عذاب وجدان و ندامت خواهد داشت. به گفته این استاد دانشگاه زندگی در شهرهای بزرگ، آپارتمانهای کوچک و دور از محیطهای طبیعی، گرمای شدید هوا، زندگی در محیطهای شلوغ و پرسر و صدا از دیگر عوامل ارتکاب قتل است. بررسی پروندههای همسرکشی نشان میدهد قتلهای اتفاقی که بر اثر شدت عصبانیت رخ میدهد بیشتر در نیمه اول سال و قتلهای از پیش طراحی شده و ماهرانه اغلب در نیمه دوم سال رخ میدهد که شاید بتوان گفت این یک موضوع علمی است و در واقع وضعیت آب و هوا در این میان نقش ویژهای دارد. گفتوگو با زنانی که به اتهام قتل همسرانشان در زندان هستند نشان میدهد آنها قتل و کشتن همسرشان را تنها راه نجات خود دانسته و آنقدر در زندگی مشترک به بنبست رسیدهاند که حتی وجود فرزندانشان نیز نتوانسته عاملی بازدارنده برای آنها باشد. برخی از این زنان میگویند اگر میتوانستیم به راحتی طلاق بگیریم و جدا شویم شاید هرگز دست به چنین کاری نمیزدیم. «فریبا همتی» - روانشناس - میگوید: مطمئن باشید با سهل و آسان شدن طلاق برای خانمها از آمار این گونه جرایم بشدت کاسته خواهد شد. اگر یک زن به این مرحله برسد که دیگر نمیتواند با شوهرش زیر یک سقف زندگی کند مطمئناً برای ادامه این زندگی به نفع هیچ یک از طرفین و حتی فرزندانشان نخواهد بود. حال آنکه در چنین مواقعی مراحل انجام طلاق آنقدر سخت و طولانی است که شوهر نیز با حق و حقوقی که قانون به او داده میتواند آنقدر همسرش را در این مسیر اذیت کند که متأسفانه زن راهی جز از میان برداشتن همسرش نبیند. در صورتی که اگر آنها به راحتی جدا شوند دیگر شاهد وقوع چنین جرایمی نخواهیم بود. دکتر نجفی توانا میگوید: وقتی یک زن به مرحلهای رسید که دیگر حاضر به ادامه زندگی با شوهرش نبود به محض آشنایی با فردی که در اغلب موارد نیز جنس مخالف است و او را شنونده خوبی برای حرفها و درددلهایش میبیند با کمی ابراز محبت و مهربانی از سوی مرد بیگانه به طرف او جلب میشود و زمینه قتل همسر به همین راحتی فراهم میشود. این وکیل پایه یک دادگستری گفت : معمولا زن برای رهایی از اسارتگاه شوهر و رسیدن به محبت مرد بیگانه حاضر به انجام هر کاری است حال اگر در این میان شوهر حاضر به طلاق همسرش نباشد در واقع به قتل خود کمک کرده است. چون زن با قتل شوهرش سعی در از میان برداشتن این سد دارد. [ یکشنبه 89/9/14 ] [ 8:50 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
یک کارشناس سازمان هواشناسی میگوید:براساس پیش بینی این سازمان انتظار میرود کهباورود یک موج ازسمت شمال غرب کشور، در روز سهشنبه از پایداری هوا و غلظت آلایندههای جوی به تدریج از نیمه شمال کشور تا حدی کاسته شود. به گزارش خبرنگار ایلنا، فریبا گودرزی کارشناس سازمان هواشناسی در مورد وضعیت هوای کشور گفت: در سه روز آینده جو کشور همچنان پایدار است از این رو در شهرهای صنعتی و پرجمعیت غلظت آلایندههای جو بالا بوده و آسمان این شهرها هم غبارآلود پیشبینی میشود. او تاکید کرد: اما از اواخر روز دوشنبه عبور موجی از سمت شمال غرب کشور برای مناطق شمال غرب و سواحل دریای خزر، وزش باد و بارشهای پراکنده را به دنبال دارد. او ادامه داد: با عبور این موج انتظار میرود در روز سهشنبه از پایداری هوا و غلظت آلایندههای جوی به تدریج از نیمه شمال کشور تا حدی کاسته شود. گودرزی همچنین تصریح کرد: تهران در 2 الی 3 روز آینده غبارآلود پیشبینی شدهوحداکثر دمای آن امروز به 20 و حداقل به 8 درجه سانتیگراد میرسد. به گزارش خبرنگار ایلنا، با وزش باد درسطح کشور، لایههای جو جابهجا شده و هوای از وضعیت سکون خارج میشود و میتوان امیدوار بود که اندکی از میزان غلظت آلایندهها و امکان تخلیه هوا درشهرهای صنعتی و پرجمعیت،بویژه در تهران کاسته شود. [ یکشنبه 89/9/14 ] [ 8:49 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
همسر رئیس جمهور گفت: مردم با پیروی از ولایت فقیه باید آرمانهای انقلاب را حفظ کنند. به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری به نقل از دفتر امور بانوان و خانواده استان مازندران، اعظم السادات فراحی که در سفر هیئت دولت به استان مازندران ایشان را همراهی میکرد پس از دیدار دو روزه خود با خانوادههای شهدا، جانبازان، محرومان و شیرخوارگاه شکوفههای ساری در جمع مشاوران زن دستگاههای اجرایی استان حضور یافت و به سؤالات ایشان پاسخ گفت. وی گفت: با پیروی از دستورات دین مبین اسلام و بکارگیری آن در زندگی جوانان باید نسل آینده را بهسوی تکامل الهی هدایت کنیم. فراحی تصریح کرد: شناخت امامت و ولایت موجب دور شدن از انحرافات و تهاجم فرهنگی که یکی از اهداف دشمنان اسلام است، میشود. همسر رئیس جمهور از نخبگان خواست جامعه را از انحرافات دور کنند و بدون اتلاف وقت و انرژی بهسوی پیشرفت و کمال گام بردارند. [ یکشنبه 89/9/14 ] [ 8:48 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |