علی داودی | ||
|
ملت لیبی طی بیست و هفت سالی که بن عامر در رژیم قذافی مشغول به خدمت بود، او را یکی از مهمترین پایهها و ارکان رژیم قذافی و خطرناکترین زن نه تنها در لیبی که در سراسر خاورمیانه میدانستند، بگونهای که حتی دولتمردان بلندپایه رژیم قذافی از وی واهمه داشتند.
![]() به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری الفجر، کسی نیست که در لیبی "هدی بن عامر" را نشناسد، زنی که بیش از هرکس دیگری به سرهنگ قذافی نزدیک بود. ملت لیبی به دلیل دست داشتن وی کشتن هزاران لیبیایی نام "خونآشام" و "جلاد" را بر وی نهادهاند و یکی از انقلابیون در واکنش به دستگیری وی گفت که اکنون احساس میکنیم، انقلاب ما به پیروزی رسیده است. خبرگزاری ایتالیایی "آنسا" روز گذشته اعلام کرد که هدی بن عامر در مکانی در غرب طرابلس توسط انقلابیون لیبی دستگیر شد. ملت لیبی طی بیست و هفت سالی که بن عامر در رژیم قذافی مشغول به خدمت بود، او را یکی از مهمترین پایهها و ارکان رژیم قذافی و خطرناکترین زن نه تنها در لیبی که در سراسر خاورمیانه میدانستند، بگونهای که حتی دولتمردان بلندپایه رژیم قذافی از وی واهمه داشتند. هدی بن عامر در عملیاتهای اعدام و تخریب خانههای بیشماری از معارضان قذافی شرکت داشت و پستهای مختلفی را در رژیم قذافی احراز میکرد که مهمترین آن شهرداری شهر بنغازی و ریاست پارلمان کشورهای عربی در سال 2009 بود. [ دوشنبه 90/6/14 ] [ 8:56 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
بنا بر این سناریوی جدید، ترکیه اعلام میکند که روابط خود با رژیم صهیونیستی را به سطوح پایینتر کاهش میدهد؛ موضوعی که چندین ماه است از سوی رژیم صهیونیستی رخ داده و سفیر این رژیم، ترکیه را ترک کرده و تاکنون هم به این کشور بازنگشته است و...
سرویس بینالملل ـ در حالی که روز گذشته، وزیر خارجه ترکیه از اخراج سفیر رژیم صهیونیستی ـ سفیری که مدتهاست در ترکیه حضور ندارد! ـ از این کشور خبر داد، اخبار منتشره، حکایت از ارتباط این عمل دولت ترکیه با ایران دارد و اخراج سفیر رژیم اسرائیل، حاکی از معاملهای بین غرب و ترکیه درباره ایران است. به گزارش «تابناک»، همزمان با اعلام اخراج سفیر رژیم صهیونیستی از ترکیه، وزیر خارجه آمریکا از موافقت این کشور با نصب رادار ضد موشکی ناتو در خاک این کشور خبر داد. بنا بر این گزارش، نخستین هدف نصب این رادار، هشدار اولیه «مقابله با تهدید موشکی جمهوری اسلامی ایران» قید شده؛ نکتهای که ترکیه در بیانیه خود به آن اشاره نکرده است. به گزارش «آسوشیتدپرس»، وزارت امور خارجه ترکیه در بیانیهای به همین مناسبت اعلام کرده که مذاکرات در این زمینه به «مراحل نهایی خود» رسیده، ولی به زمان و مکان نصب این رادار اشارهای نکرده است. منابع آگاه بر این باورند، از آنجا که موضوع معذرت خواهی رژیم صهیونیستی برای مقامات آنکارا به موضوعی حیثیتی تبدیل شده بود و از طرفی هم رژیم صهیونیستی، حاضر به معذرت خواهی از ترکیه نبود، سناریوی جدیدی طراحی شد که بر پایه آن، هم رژیم صهیونیستی از ترکیه عذرخواهی نکند، هم آبروی ترکها محفوظ بماند و هم برنامههای غرب علیه ایران در این پرونده عملی شود. بنابراین، بر پایه این سناریوی جدید، ترکیه اعلام میکند که روابط خود با رژیم صهیونیستی را به سطوح پایینتر کاهش میدهد؛ موضوعی که چندین ماه است از سوی رژیم صهیونیستی رخ داده و سفیر این رژیم ترکیه را ترک کرده و تاکنون هم به این کشور بازنگشته است و برای همین، مقامات ترک مشخص نکردند که چه کسی را بیرون کرده اند. با این اوصاف، در قبال این اطلاعیه ترکیه، دولت این کشور باید پذیرای سپر دفاع موشکی ناتو در خاک خود باشد؛ سپری که رسما اعلام شده علیه ایران نصب خواهد شد و این به معنای انجام معاملهای میان غرب و ترکیه برای حفظ نمایشی حیثیت ترکها و همچنین اعمال فشار بیشتر غرب با ایران با همراهی ترکیه است؛ بنابراین، کاری که دولت ترکیه انجام داده، قطعا میتواند رفتاری خصمانه علیه ایران تلقی شود. گفتنی است، اواخر آبان ماه سال 1389، اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو در اجلاسی در لیسبون، پایتخت پرتغال، بر سر نصب و استفاده از سامانه ضدموشکی اروپا برای مقابله با موشکهای بالستیک ایران به موافقت رسیدند. ترکیه به عنوان یکی از اعضای این سازمان، با کلیات این توافقنامه موافقت کرد، ولی در همان زمان تهدید کرد که اگر در آن آشکارا به ایران به عنوان تهدید اشاره شود، با تصویب این طرح مخالفت خواهد کرد. در بیانیه وزارت خارجه ترکیه ـ که روز جمعه انتشار یافت ـ بر این تأکید شده است که این رادار ضدموشکی، توانایی دفاعی ترکیه و کل ناتو را بالا خواهد برد، ولی به نام ایران و تهدید جمهوری اسلامی اشارهای نشده است. از سوی دیگر، اواخر تیر ماه سال جاری، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ایران، در گزارشی، از سپر دفاع موشکی ناتو به عنوان «تهدیدی جدی برای جمهوری اسلامی ایران» یاد کرد، حال آن که مقامهای نظامی ایران، بارها بر بیاثر بودن هرگونه سپر دفاع موشکی برای مقابله با موشکهای ایرانی تأکید کردهاند. همچنین بنا بر طرحی که سازمان ناتو برای سامانه ضدموشکی در نظر دارد، سامانه رادارهای ضدموشکی آمریکا ـ که علاوه بر ترکیه، قرار است در رومانی و لهستان نیز پیاده شود ـ به سامانه دفاع ضدموشکی اروپا مرتبط خواهد شد. هدف از این طرح، ایجاد سامانهای گسترده برای حفاظت از همه کشورهای عضو ناتو در برابر حمله با موشکهای برد متوسط قید شده است. این گزارش در ادامه آورده است، در چند سال اخیر، ترکیه به دلیل روابط اقتصادی گسترده و بسیار نزدیک با ایران در برابر برنامه هستهای تهران، موضعی مخالف با آمریکا در پیش گرفته و بارها تأکید کرده بود که به جای تحریم، باید به راهکارهای دیپلماتیک برای مسأله هستهای متوسل شد. با این حال، آن گونه که روزنامه بریتانیایی گاردین میگوید، توافقنامه رادار ضدموشکی ناتو، هنگامی در حال نهایی شدن است که ترکیه و ایران بر سر اعتراضات مردمی در سوریه با یکدیگر اختلاف پیدا کردهاند. گویا، ترکیه از همه ابزارهای در دسترس خود برای اعمال فشار به ایران استفاده میکند تا بتواند مطلقا آنچه را در منطقه میخواهد، عملیاتی کند! [ دوشنبه 90/6/14 ] [ 8:54 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
وی در مورد اینکه آیا حکم جلب کفاشیان و بهروان را باشگاه نساجی گرفته تأکید کرد: ما این کار را نکردیم و قانون این کار را انجام داده است. ما کسی نیستیم که بخواهیم این کار را انجام بدهیم. آنها سه روز مهلت داشتند تا به دادسرای کارکنان دولت مراجعه کنند که در حال حاضر 5 روز از این مهلت گذشته است.
مالک و مدیرعامل باشگاه نساجی مازندران از صدور حکم جلب رئیس فدراسیون فوتبال و رئیس سازمان لیگ آزادگان خبر داد.
کوروش رحمانی در گفتوگو با فارس در مورد شکایتش از مسئولان فدراسیون فوتبال گفت: در این مورد قبلا توضیحات لازم را دادهام که هیچ فایدهای نداشت. در همین زمینه حکم جلب کفاشیان و بهروان رئیس فدراسیون فوتبال و رئیس سازمان لیگ آزادگان صادر شده است. وی در مورد اینکه آیا حکم جلب کفاشیان و بهروان را باشگاه نساجی گرفته تأکید کرد: ما این کار را نکردیم و قانون این کار را انجام داده است. ما کسی نیستیم که بخواهیم این کار را انجام بدهیم. آنها سه روز مهلت داشتند تا به دادسرای کارکنان دولت مراجعه کنند که در حال حاضر 5 روز از این مهلت گذشته است. رحمانی در پاسخ به این سؤال که همچنان میخواهید این حکم جلب را دنبال کنید گفت: مملکت قانون دارد و طبیعی است که این کار را انجام دهیم. البته ما کارهای نیستیم و این برعهده مرجع قضایی است چرا که بعد از مهلت سه روزهای که داشتند باید این اتفاق بیفتد. مالک باشگاه نساجی در مورد علت شکایت از مسئولان فدراسیون گفت: عدم اجرای دستور مقام قضایی باعث شد این اتفاق بیفتد. در تاریخ 24 مرداد سال 89 با دستور دادگاه قرار بود تمام قراردادها با امضای من باشد اما آقایان بدون امضای من قراردادها را ثبت کردند به همین دلیل دوباره شکایت کردیم که آنها نیامدند. وی تأکید کرد: در تاریخ 22 مرداد ماه یک بار در دادگاه حاضر شده و طبق صورتجلسهای که شد قبول کردند با ما همکاری کنند اما دوباره کارهای دیگری کردند که منتهی به آن شد تا دادگاه آنها را دوباره احضار کند [ شنبه 90/6/12 ] [ 4:32 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
انتشار این دو خبر و عکس های مرتبط با آن در دیگر رسانه های متدین و اوصولگرا بازنشر پیدا نکرد و همین امر حاکی از آن بود که دیگر مسئولین این سایتها دقت و حساسیت بیشتری به خرج داده اند. با این حال...
محمدمهدی صالحی در مطلبی انتقادی در «الف» نوشت: هفته گذشته 2 رسانه اصولگرا با انتقاد از 2 بازیگر سینما عکس های نامناسبی از آنها را منتشر کردند. یکی از این 2 رسانه اصولگرا تلاش کرد با انتشار این عکس ها نشان دهد که سرنوشت یک بازیگر خارج نشین به کجا می انجامد و رسانه دیگر با انتشار عکس هائی از یک بازیگر سریال های تلویزیونی در ماه رمضان از بکارگیری این دست افراد انتقاد کرد. در این رابطه ذکر چند نکته ضروری است: 1 ـ ساختار سینمای ایران به دلایل مختلف از فساد و بیماری های مسری نگران کننده ای رنج می برد که اصلاح آن نیازمند یک برنامه ریزی جامع و بلند مدت است.در این چرخه معیوب هم حتما افرادی پیدا می شود که در استاندارد فیلم و سریال دینی و ملی ایران اسلامی نباشند. طبیعی است که تا اصلاح این ساختار معیوب نمی توان ساخت فیلم و برنامه را معوق گذاشت. این انتظار که بازیگران منتخب، همه ویژگی های یک هنرمند اسلامی و متدین و انقلابی را داشته باشد منطقی نیست. بازیگر همانطور که از نامش پیدا است قرار است نقش بازی کند. پیام فیلم از طریق این بازیگران منتقل می شود. به رخ کشیدن سابقه این بازیگران و انتشار عکس های شخصی و غیرشخصی آنها هیچ ارتباطی به پیام فیلم و هدف تهیه برنامه ندارد. 2 ـ برخی از این بازگیران مانند هر فرد دیگری ممکن است به خارج از کشور سفر کنند و در آنجا زندگی متفاوتی از ایران را تجربه کنند. از این دست بازیگران که بعد از کسب شهرت در ایران، به خارج از کشور سفر کردند و بی حجاب و یا با حجاب در سینمای اروپا و آمریکا نقش آفرینی کردند بسیار بوده اند و محدود به این یک ویا دو سال گذشته هم نمی شوند. رصد هر روز این بازیگران که کجا هستند و به کجا می روند و چه فیلمی بازی می کندو با چه وضعی بازی می کنند نه اسلامی است و نه اخلاقی ونه جائی در رسالت رسانه های اصولگرا دارد! البته اگر دولت همچون چند سال گذشته قصد داشته باشد برخی از آنها را با سلام و صلوات و انداختن فرش قرمز به ایران بیاورد طبیعی است که آنجا رسانه ها لازم است ورود کنند و با تاکید بر سابقه این افراد، مسئولین فرهنگی را بازخواست کنند. چه آنکه چند سال پیش این اتفاق افتاد و البته رسانه ها نیز با نقد مناسب اجازه این کار را به مسئولین وقت ندادند. در غیر این صورت قرار نیست هر از گاهی زندگی و روابط شخصی این افراد که مانند هر فرد دیگری آزادنه می توانند سرنوشت خود را انتخاب کنند، در معرض مخاطبین رسانه ها قرار گیرد. 3 ـ مدتی است که اطلاع رسانی و مطالبه گری با برخی خط شکنی ها و سنت شکنی های رسانه ای عجین شده است. ظاهرا برخی رسانه ها مجبور شدند برای حساس کردن مسئولین امنیتی و فرهنگی به باز نشر عکس های بی حجابی و نامناسب در فلان تاتر و یا آب بازی در بهمان پارک اقدام کنند. شاید بهانه مسئولین این سایت ها این بوده که اگر این عکس ها منتشر نمی شد مسئولین فرهنگی و امنیتی و علما و مراجع هم متوجه نمی شدند و نهایتا انطور که می بایست واکنش درخوری به این هنجارشکنی ها صورت نمی گرفت. اما روال شدن این قاعده شکنی حتما عوارض جدی به همراه دارد. انتشار این عکس ها در رسانه ها ی متدین بدون اشکال نیست. نباید به بهانه هر نقدی به انتشار این عکس ها مبادرت ورزید. بسیاری از مخاطبیت این رسانه ها افراد متدین و مذهبی و جوانان پاکی هستند که جهت کسب اطلاع و اخبار وارد این سایت ها می شوند و حتما از دیدن این عکس ها دلچرکین می شوند. نباید برای مستحبی، خدای نکرده افراد را در معرض گناه قرار داد. توصیه می شود حتما جهت انتشار این عکس ها گروهی از مسئولین رسانه های مجازی، استفتائی را از مراجع داشته باشند. 4 ـ بی حجابی گناه بزرگی است. بی اخلاقی هر زمان از حالات خصوصی خارج شود و شکل اجتماعی به خود بگیرد حتما عوارض منفی آن بیشتر می شود.اما نباید این تصور ایجاد شود که حجاب همه دین است. چه بسا همین افراد مورد نظر و ظاهرا بد حجاب در دینداری از بسیاری از کسانی که مدعی دینداری و تدین هستند در نزد شارع مقدس بالاتر باشند. نباید با این افراد طوری برخورد شود که گوئی از دین خارج شدند. نباید انتشار این عکس ها فرصت بازگشتن انها را از بین ببرد که در این صورت منتشر کننده های این تصاویر مقصرند. در انتها لازم است گفته شود که انتشار این دو خبر و عکس های مرتبط با آن در دیگر رسانه های متدین و اوصولگرا بازنشر پیدا نکرد و همین امر حاکی از آن بود که دیگر مسئولین این سایتها دقت و حساسیت بیشتری به خرج داده اند. با این حال هرچند در نیت خیرخواهانه این رسانه ها تردیدی نیست اما باید نسبت به عوارض غیرمستقیم این دست اخبار در آینده دقت بیشتری صورت گیر [ شنبه 90/6/12 ] [ 4:32 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
باید یک نگاه منصفانه به موضوع داشت؛ هم نقاط قوت را دید و هم نقاط ضعف را. ما آقای احمدینژاد را مثل هر آدم دیگری مجموعهای از نقاط مثبت و منفی میبینیم. برخی از نقاط مثبت درباره مدیریت اجرایی کشور بود که سالها فراموش شده بود، ولی این بدان معنی نیست که نقاط منفی وجود ندارد.
عضو جبهه پایداری انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه چالش 11 روز خانهنشینی ایشان را یک نقطه خیلی منفی در این مجموعه میبینیم، گفت: عملکرد بودجه فرهنگی سال گذشته را یک نقطه منفی و مسئلهدار میبینیم، حاشیهسازی را که در اطراف ایشان وجود دارد یک نقطه منفی و جدی میبینیم، اما معنیاش این نیست که ما نقاط مثبت را فراموش کنیم و به آنها توجه نکنیم. به گزارش خبرنگار مهر، کامران باقری لنکرانی وزیر سابق دولت نهم و عضو جبهه پایداری در گفتوگوی مشروح با هفته نامه شما ارگان رسمی حزب موتلفه اسلامی در پیش بینی خود از تغییر سازوکار 7+8 گفت: از روز اول که این جریان شکل گرفت ساز و کار ابتدایی 7+8 نبود. ساز و کار ابتدایی سه نفر از بزرگانی بودند که مأموریتی برای خودشان تعریف کردند و مورد تفاهم همه هم بودند و زحمات طولانی کشیدند، سپس به این ساختار نمایندگان جامعتین اضافه شد که شدند هفت نفر، بعد هم تغییرات دیگری پیدا کرد. فکر میکنیم با تعاملات موجود کار با بالندگی بیشتری بر اساس تفاهم و تعامل شکل خواهد گرفت. جبهه پایداری در حال مذاکره با 8+7 است وی در خصوص اضافه شدن نمایندگان جبهه پایداری به ساختار 8+7 گفت: جبهه پایداری نظراتی برای ارتقاء ساز و کار فعلی داشته است که نظراتش را به دوستانی که در آنجا حضور دارند اعلام کرده، بخشی از آن در تعامل به نتیجه رسیده است و بخشی هم در حال مذاکره هستند، انشاءالله امیدواریم به نتیجه برسد. آیت الله مهدوی کنی از ارکان انقلاب است وزیر دولت نهم در خصوص موضع جبهه پایداری نسبت به آیت الله مهدوی کنی گفت: نگاه جبهه پایداری به شخصیت حضرت آیتالله مهدویکنی یک نگاه مبنایی است و ما ایشان را یکی از ارکان انقلاب میدانیم. بنای جبهه پایداری این است اصولگرایان با پرچم واحد در انتخابات حضور پیدا کنند عضو جبهه پایداری تاکید کرد: بنای جبهه پایداری این است در انتخابات آتی اصولگرایان با پرچم واحد حضور پیدا کنند. وی در خصوص فلسفه شکل گیری جبهه پایداری انقلاب اسلامی گفت: اصولاً جبهه پایداری، جبههای نیست که به منظور انتخابات تشکیل شده باشد. وظیفه اصلی این جبهه ترویج گفتمانی است که در دهه 80 و مقاطع مختلف تأثیر برجستهای را در روند انقلاب اسلامی از خود بهجای میگذارد، جبهه پایداری تشکیل شد تا رویشهای انقلاب که در صحنهها افتخارآفرینی کردند بتوانند با همدیگر و به صورت منسجمتر حرفهای مبناییتر و محکمتری را بزنند و انشاءالله به پیشرفت و تعالی کشور و گسترش گفتمان انقلاب اسلامی کمک کنند. جبهه پایداری برای کم یا زیادکردن نفرات 7+8 تشکیل نشده است وزیر دولت نهم گفت: به نظر من اینکه ما هر کاری را که در جبهه صورت میگیرد از منظر انتخاباتی نگاه کنیم، ساده کردن موضوع است. جبهه پایداری برای این تشکیل نشد که در مجموعه 7+8 یک نفر کمتر یا یک نفر بیشتر حضور داشته باشد. این جبهه تشکیل شد که روی آن معیارها و اصولی که لازم است بر آنها تأکید شود تأکید کند و این معیارها و اصول بودند که در دهه 80 و مقاطع مختلف توانستند تأثیر برجستهای داشته باشند. در حد توانمان با جریان انحرافی مخالفت کردیم باقری لنکرانی در خصوص نسبت جبهه پایداری و جریان انحرافی گفت: ما در جایی که تشخیصمان این بود که حرکتی برخلاف مصلحت کشور در حال انجام است، در حد توانمان با آن حرکت مخالفت عملی انجام دادیم. یکی از اتفاقات تلخی که در این دو سال شاهد آن هستیم، این است که بعضیها در مقاطعی که اثرگذار است به هنگام و به موقع موضعگیری نمیکنند. بعد که آن موقع و زمان میگذرد نظراتی را اعلام میکنند. وی تصریح کرد: در اوج فتنه شاهد بودیم صحبت عدهای این بود که با هم بنشینیم و آنها یک کمی کوتاه بیایند و شما یک کمی کوتاه بیایید تا قضیه حل شود. درحالی که داستان کوتاه آمدن افراد نبود، موضوع این بود که عدهای جمع شده بودند تا کیان و اساس نظام را زیر سوال ببرند و مخدوش کنند که در ماههای بعد بهخوبی نشان دادند. عدهای هم مدافع نظام بودند و میگفتند ما از هرچه کوتاه بیاییم از اصل نظام کوتاه نمیآییم وزیر دولت نهم اضافه کرد: نظر جبهه این است که گفتمان خدمت و توجه به ارزشها که در دولت نهم شکل گرفت، گفتمان مقابله با فساد، گسترش خدمترسانی به مناطق محروم، خدمت شبانهروزی و پرهیز از ویژهخواریها گفتمانهای اصیل و ارزشمندی است. جنس انتقادهای ما به دولت با بعضیهای دیگر متفاوت است باقری لنکرانی با بیان اینکه آنچه باعث شد بنده در سال 88 هم به آقای احمدینژاد رأی بدهم، این بود که فکر کردم در بین کاندیداهایی که بودند پایبندی ایشان به آرمانهای امام و رهبری و ارزشهای انقلاب بیشتر است، گفت: این بدین معنی نیست که ما به ایشان انتقاد جدی نداریم. یکی از شواهد انتقاد جدیمان این بود که امروز در دولت حضور نداریم، منتهی جنس انتقادهای ما با بعضیهای دیگر متفاوت است. وی ادامه داد: باید یک نگاه منصفانه به موضوع داشت؛ هم نقاط قوت را دید و هم نقاط ضعف را. ما آقای احمدینژاد را مثل هر آدم دیگری مجموعهای از نقاط مثبت و منفی میبینیم. برخی از نقاط مثبت در باره مدیریت اجرایی کشور بود که سالها فراموش شده بود، ولی این بدان معنی نیست که نقاط منفی وجود ندارد. چالش خانهنشینی، نقطه منفی بزرگی در کارنامه احمدینژاد باقری لنکرانی با تاکید بر اینکه چالش 11 روز خانهنشینی ایشان را یک نقطه خیلی منفی در این مجموعه میبینیم، گفت: عملکرد بودجه فرهنگی سال گذشته را یک نقطه منفی و مسئلهدار میبینیم، حاشیهسازی را که در اطراف ایشان وجود دارد یک نقطه منفی و جدی میبینیم، اما معنیاش این نیست که ما نقاط مثبت را فراموش کنیم و به آنها توجه نکنیم. وزیر دولت نهم در خصوص اینکه برخی مطرح می کنند جبهه پایداری به دنبال سهم خواهی از جبهه متحد اصولگرایان است، گفت: ادبیاتی که در جبهه دنبال میکنیم این است که در هر مجموعهای که شکل میدهیم، هر حضور یا عدم حضوری که داریم و هر حرفی را که میزنیم، نسبتش را با اصول و ارزشهایمان بسنجیم. جبهه پایداری به دنبال اصولگراتر کردن ترکیب جبهه متحد است عضو شورای موسسین جبهه پایداری انقلاب اسلامی گفت: بحثی که هست این است که در این ترکیب ما چه کار میتوانیم بکنیم که این ترکیب اصولگرایانهتر باشد، ترکیبی باشد که با آن آرمانهایی که مردم در دهه 80، در مقاطع مختلف مکرراً تأکید کردند که این آرمانها را میپسندند و همان آرمان اصولگرایی واقعی و خالص است، هماهنگی بیشتری داشته باشد. وی تاکید کرد: ممکن است بعضی انتقاد کنند که تشخیص شما غلط است. اشکالی ندارد، چون افراد سلایق و نظرات مختلفی دارند، ولی حرف این است که استدلال کنیم و نظراتمان را بگوییم و در یک فضای منطقی صحبت کنیم و بتوانیم از تصمیمی که میگیریم بر اساس این معیارها و ارزشها و اصول دفاع کنیم. باقری لنکرانی با بیان اینکه در مورد آمدن یا نیامدن افراد و پیشنهادهایی که جبهه برای تکمیل و ارتقاء ترکیب فعلی دارد باز قضیه همین است. گفت: به هر حال، دوستان در حال مذاکره هستند و نظر بعضی این است که پیشنهاد جبهه خوب است و نظر بعضی این است که پیشنهاد جبهه بد است و مثلاً باید جور دیگری عمل شود. جبهه پایداری در مبانی و اصول خود را شاگرد جامعتین می داند وی در خصوص تقید جبهه پایداری به جامعتین گفت: نسبت جبهه پایداری با این دو جامعه این است که این جبهه در مبانی و اصول خود را شاگرد هر دو جامعه میداند. جبهه پایداری آنچه را که جامعتین اواخر سال گذشته به عنوان منشور اصولگرایی اعلام فرمودند، به عنوان یک سند مهم در برنامههایش تلقی میکند و اصولی را که در آنجا ذکر شده است اصول ارزشمندی میداند که باید همه کسانی که داعیه اصولگرایی دارند بدان معتقد باشند؛ جبهه هم از این موضوع خارج نیست و وظیفه خودش میداند که به این منشور اصولگرایی تعهد داشته باشد. جبهه پایداری نسبت به جریان حاشیه ساز دولت انتقاد جدی دارد عضو جبهه پایداری در پایان در خصوص جریان انحرافی گفت: ما نسبت به جریانی که با حاشیهسازیهایش باعث میشود خدمترسانی دولت زیر سئوال برود و گفتمان دولت را که یک گفتمان خدمترسانی است تبدیل به یک گفتمان پر حاشیه کند و این حاشیهها باعث شود اصول زیر سئوال بروند، انتقاد جدی داریم. فکر میکنیم هر چه دولت بتواند تأکیدش را روی جنبههای خدمتگزاری بیشتر و به وظیفه اصلیاش که خدمت به مردم است عمل کند و از این حاشیهها دور شود، بهتر به تکلیفش عمل کرده است. [ شنبه 90/6/12 ] [ 4:31 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
او مردی بود مجرد و عیاش. دست رد به سینه هیچ زنی نمی زد. شغل های متعددی داشت که اغلب به کار و حرفه او مربوط نبود. برای اخاذی و خرج کردن برای گسترش بهائیت هر کاری می کرد. در بیشتر کارهای مملکتی، این فرد موذی بهائی دست داشت. کار دیگر او اعمال نفوذ در تمام دستگاه های دولتی بود. در هواپیمائی ملی...
مجتبی شایسته نیا در گزارشی در بولتن نوشت: مامور مخصوص شاه. یکی از نزدیکترین افراد که به دلایل امنیتی حق دارد از شاه، حرف شنوی نداشته باشد! نزدیکترین فرد به شاه. حتی نزدیکتر از زنان شاه. این موقعیت بسیار خوب نصیب «علی شهبازی» هم شد. او نه تنها در زمان سلطنت شاه، بلکه پس از فرار هم در حلقه نزدیکان او باقی ماند. این فرد که نمی تواند منکر وفاداری خود به شاه شود، بالاخره به دلیلی از این خانواده رنجیده و برید. این شخص که ادعای دینداری و پایبندی به دین مبین اسلام را دارد، پاسخ این سوال را نمی گوید که چرا با وجود مشاهده نامسلمانی هایی که خودش دیده و حتی اقرار به زشتی آنها کرده است، از آنها دوری نجسته است. با تمام این احوال نزدیکی بسیار او به شاه، ما را به بررسی خاطرات او وا داشت که البته پر است از تطهیرهای ناشیانه مولف از خودش که نشان از عمق فکر بسیار ضعیف او هم دارد. ![]() او در خاطراتش چندین صفحه را به بررسی شخصیت یک بهایی پرنفوذ دربار به نام «ایادی» می پردازد. او پزشک شاه و از صاحب نفوذترین افراد روی شخص شاه بود. در این خاطره شهبازی بیان می کند که دربار برای گاردی ها که نزدیک ترین افراد حلقه حفاظتی خودش هستند، به اندازه یک سگ پاسبان هم ارزش قائل نیست. قضاوت راجع به شهبازی و روایت او از ایادی با شما: ... حالا بشنوید درباره دکتر ایادی. این مرد آدمی بود موذی و حراف. همیشه سعی بر این داشت که محمدرضا پهلوی را از نظر مرض های گوناگون در وحشت و دلهره نگه دارد تا بتواند آن طور که باید و شاید از او سوءاستفاده بکند. او مردی بود مجرد و عیاش. دست رد به سینه هیچ زنی نمی زد. شغل های متعددی داشت که اغلب به کار و حرفه او مربوط نبود. برای اخاذی و خرج کردن برای گسترش بهائیت هر کاری می کرد. تعدادی از شغل های او به این شرح بود: رئیس بیمارستان های ارتش با اختیار تام؛ عضو هیئت رئیسه بانک سپه؛ عضو هیئت رئیسه بانک کشاورزی؛ بازرس مخصوص محمدرضا شاه در شیلات شمال؛ بازرس مخصوص محمدرضا شاه در شیلات جنوب. خلاصه در بیشتر کارهای مملکتی، این فرد موذی بهائی دست داشت. کار دیگر او اعمال نفوذ در تمام دستگاه های دولتی بود. در هواپیمائی ملی تیمسار خادمی بهائی مسئول بود که تحت امر دکتر ایادی کار می کرد. به دستور دکتر ایادی، سرهنگ هوایی فاتح که بهائی بود، از نیروی هوایی به هواپیمایی ملی منتقل شد و در آنجا شغل بسیار حساس و پر درآمدی داشت و می توانست به بهائی های ایران و خارج از ایران کمک مالی کند. خواهر سرهنگ فاتح هم در اداره حفاظت هواپیمایی ملی کار میکرد. اکثراً مهماندارهای دختر و پسر را به بهانه های مختلف به اداره حفاظت احضار می کرد و با تهدید و تطمیع سعی می کرد در آنها نفوذ کرده و آنها را بهائی کند یا اینکه از دختران مهماندار سوء استفاده کرده و در دامن دکتر ایادی و کارمندان عالی رتبه دربار می انداخت. ![]() در بهداری و بیمارستان های ارتش دکتر ایادی با اختیار تامی که داشت، واقعاً جنایت هایی می کرد که نمونه آنرا در هیچ جای دنیا نمی توانید ببینید یا بشنوید. در ارتش تمام افسران و درجه داران بودند اما به غیر از امرای ارتش، آن هم امرایی که دارای نفوذ بودند، بقیه از امیر گرفته تا سرهنگ و سرگرد و سروان و ستوان درجه دار و خانواده آنها در دست دکتر ایادی و عمال او اسیر بودند. برای مثال دو نمونه از بی عدالتی های بیمارستان های ارتش و ژاندارمری را که در اختیار دکتر ایادی بود می نویسم: در واحد مامورین مخصوص، درجه داری بود به نام اسدالله سرخیل. او مردی بود بسیار ورزیده و وفادار نسبت به کشور و همچنین یک مسلمان حقیقی و پایبند به دین مبین اسلام. فردی زحمتکش که عضو استادان کوهنوردی و گروه رنجر گارد بود. در یک عملیات کوهنوردی در اثر ریزش کوه و اصابت سنگ به چانه اش، دندان های جلوی او خرد شد. دکترهای ارتش نظر دادند که در ایران قابل معالجه نیست. قرار شد که برای معالجه او را به آلمان غربی اعزام کنند. نامه اعزام او را باید دکتر ایادی امضا میکرد. وقتی که نامه را برده بود پیش دکتر ایادی، او گفته بود: درجه دار که لیاقت رفتن به خارج از کشور را ندارد. از ارتش بیرونش کنید و یکی دیگر از این گرسنه ها را به جایش استخدام کنید. بعد از یک ماه جواب نامه آمد که دکتر ایادی با رفتن این درجه دار به آلمان موافقت نکرده است و دستور داده که این درجه دار از ارتش اخراج شود، چون او دیگر به درد ارتش نمی خورد. نامه را به فرمانده گارد که در آن زمان تیمسار هاشمی نژاد بود، نشان دادند. تیمسار هاشمی نژاد که می دانست این درجه دار از مامورین مخصوص است و ممکن است بالاخره یکی از مامورین موضوع را به شاه بگوید، جریان را با دکتر ایادی در میان می گذارد. دکتر ایادی جواب می دهد که خودش با شاه در این باره صحبت خواهد کرد؛ اما تیمسار هاشمی نژاد رضایت نمی دهد و تهدید می کند که خودش به عرض شاه خواهد رساند و خواهد گفت که اگر این درجه دار معالجه نشود تمام مامورین دلسرد شده و ممکن است اتفاق سوئی بیفتد. ایادی وقتی که با سماجت تیمسار هاشمی نژاد رو به رو می شود، می گوید: خیلی خوب! نامه او را بنویسید تا من امضا کنم. اما مبلغ خیلی کمی برای خرجی او در نظر می گیرد. وقتی که اسدالله سرخیل به کشور آلمان اعزام می شود، در حین معالجه پول او تمام می شود. به وابسته نظامی در آلمان مراجعه می کند. وابسته نظامی به جای اینکه به او کمک کند، با عصبانیت می گوید مگر اینجا گداخانه است که تو آمده ای و تقاضای کمک می کنی؟ اسدالله سرخیل جواب می دهد: خیر جناب سرهنگ شما یک تلگراف به گارد بزنید. جواب مید هد: مگر خودت نمی توانی بروی تلگراف بزنی؟! من که بیکار نیستم. او را از ساختمان وابسته نظامی بیرون می کنند. او هم از همه جا نا امید و غمگین، بی هدف در خیابان ها سرگردان می شود تا اینکه جلوی یک رستوران می ایستد و بعد از اینکه پول موجود در جیب خود را حساب می کند، وارد رستوران می شود که اندکی غذا بخورد. در رستوران با یک ایرانی که در آنجا کار می کرده است رو به رو می شود. آن ایرانی از اسدالله سرخیل سوال می کند که در آلمان چه کار می کند؟ جواب می دهد برای معالجه آمده است. مریضی او را می پرسد. می گوید: مریض نیستم بلکه در عملیات کوهنوردی سنگ به چانه ام خورده و دندان هایم شکسته بود که معالجه کرده ام. وقتی که آن ایرانی می فهمد که اسدالله سرخیل عضو گارد است، می گوید: پسر عموی من هم در گارد در واحد رنجر است. وقتی که نام او را می گوید سرخیل میگوید که اتفاقاً دوست نزدیک من است. وقتی که سرخیل مطمئن می شود که این آقا فامیل یکی از دوستان خودش است، می گوید: فلانی خداوند شما را برای من رسانده است چون جیب مرا زده اند و دیگر پولی برایم نمانده است. خجالت می کشد که بگوید ارتش به اندازه کافی به او پول نداده است و در کشور آلمان بدون خرجی مانده است. جوان ایرانی که مطمئن نبود که سرخیل حقیقت را می گوید، جواب می دهد: خودم پول ندارم ولی شاید بتوانم از یکی از دوستانم برای شما قرض بگیرم؛ فردا بیایید اینجا. اسدالله سرخیل با ناامیدی از رستوران خارج می شود و دوباره درمانده و سرگردان در خیابان قدم می زند تا اینکه به منزل می رسد. شب را با ناراحتی به صبح می رساند. صبح با تردید به همان رستوران می رود. به محض اینکه وارد رستوران میشود، جوان ایرانی می آید جلو و سلام می کند و می گوید مبلغ سه هزار مارک برای شما فراهم کرده ام؛ اگر زیادتر لازم است بروم از بانک بگیرم. من دیشب با پسر عمویم در تهران صحبت کردم؛ او گفت که شما مامور مخصوص شاه هستی و هرکاری از دست من بر می آید برای شما انجام دهم. آقای سرخیل مدت شش ماه از خرج زن و بچه هایش بریده، بدهی معالجه خود را در آلمان می دهد؛ در حالیکه ماهانه مبلغ زیادی برای بیمه از حقوق آنها کم میکردند. حالا ماجرای آقای سرخیل را مقایسه کنید با این جریانی که تعریف می کنم. ![]() خانمی از دوستان فریده دیبا که بسیار زیبا هم بود، در تصادف اتومبیل قدری صورتش خراش بر می دارد. در نوشهر بودیم. فریده دیبا به دکتر ایادی گفت: آقای تیمسار ایادی خانم فلانی را می شناسی؟ ایادی گفت: بله. خیلی هم خوب می شناسمش؛ خانم زیبایی است. خانم فریده دیبا گفت: طفلی در تصادف ماشین صورتش خراب شده است. ایادی فوراً جواب داد: قربان بفرستید مطب من، به خرج بهداری ارتش به خارج از کشور می فرستم تا جراحی زیبایی روی صورتش انجام بدهند؛ از اولش هم زیباتر می شود. این هم یکی دیگر از پَستی های دکتر ایادی بود. آن وقت اینان تبلیغ می کنند که بهائی ها آدم های خوبی هستند. نوع دوست هستند. کثافت کاری های ایادی بیش از اینهاست. ماجرای دیگری را از زندگی این مرد پلید باز می گویم تا بدانید در ارتش شاهنشاهی چه کسانی حکومت می کردند. فصل زمستان و ورزش اسکی بود. وقتی که وارد سنت موریس در سوئیس می شدیم به هر ماموری وظیفه ای محول می شد. اسدالله سرخیل و استوار یکم اسماعیل پنجه شیر، مسئول اسکورت کردن فرح پهلوی در اسکی بودند. یکی از همین روزها در موقع اسکی در یکی از پیست های سخت سنت موریس سرخیل می بیند که دو نفر مستقیم و با سرعت زیاد به طرف فرح می آیند. او با از خود گذشتگی زیاد می رود و راه آنها را سد می کند. در اثر این برخورد پای او می شکند اما فرح و اطرافیان او و استوار پنجه شیر توجهی به اینکه او پایش شکسته و در برف ها و سرمای 32 درجه زیر صفر افتاده نمی کنند و به اسکی خود ادامه می دهند. یکی از اسکی بازهای محلی وقتی که می بیند سرخیل در برف افتاده می رود جلو که او را بلند کند می بیند که پایش شکسته. با بی سیمی که داشته است، تقاضای کمک می کند و با سرعت می رود و به مربی سوییسی فرح پهلوی می گوید که پای یکی از گاردهای فرح پهلوی شکسته و در برف ها افتاده است. سوییسی ها او را به بیمارستان می برند و بستری می کنند. از بیمارستان به ویلای شاه خبر دادند که اسدالله سرخیل پایش شکسته و در این جا بستری است. من به همراه چند نفر از مامورین برای ملاقات او به بیمارستان رفتیم. فردای آن روز صبح که فرح و دوستانش و استوار اسماعیل پنجه شیر برای اسکی آماده می شدند، فرح با صدای بلند از پنجه شیر پرسید: پنجه شیر از یارو خبر داری؟ اطرافیان فرح شروع کردند به خندیدن. پنجه شیر سوال کرد: قربان یارو کیست؟ فرح گفت: آن یارو گاردی که مثل خر در برف ها افتاده بود. او هم جواب داد: خیر قربان من نرفتم؛ اما شهبازی با چند نفر از مامورین به بیمارستان رفته اند و او را دیده اند. علت صمیمیت فرح با پنجه شیر هم این بود که پنجه شیر یک بار فرح را در حال معاشقه با مربی سوییسی اش که یک نجار بود دیده و به روی خودش نیاورده است. دو روز از این جریان گذشته بود که به خاطر بارش برف شدید، کسی به اسکی نرفته بود. داخل ویلا، فرح با دوستانش نشسته بودند و جوک های زشت می گفتند و می خندیدند. محمدرضا شاه با دکتر ایادی و عده ای دیگر پوکر بازی میک ردند. وقتی که محمدرضا شاه برای دستشویی رفت، دکتر ایادی آمد پیش فرح و گفت: قربان! دیروز آقای بهبهانیان رفته بیمارستانی که این یارو خوابیده است. می گفت خرجش خیلی گران است. خوب است به وسیله هواپیمای پیک، او را به ایران بفرستیم تا در یکی از بیمارستان های ارتش بستری شود. فرح هم حرف او را تصدیق کرد اما تیمسار جهانبانی با عصبانیت گفت: شرم آور است! یک گاردی برای حفظ جان شما پای خود را از دست داده اما شما او را برای معالجه به ایران می فرستید؟ در این موقع محمدرضا شاه آمد و سوال کرد: نادر چه خبر است؟ جهانبانی جریان را به او گفت. شاه هم عصبانی شد و گفت: علیا حضرت و ایادی اصلاً با گاردهای من خوب نیستند. [ شنبه 90/6/12 ] [ 4:30 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
متن جلسه بیست و هفتم جلسات اخلاق آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی در ایام ماه مبارک رمضان
أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِین وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرین وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم أجمَعِین. بِسمِ اللهِ الرّحمَن الرّحِیم؛ اللّهم صَلِّ عَلَی محَمّدٍ وَ آلِ محمَّدٍ و اسمَع نِدائی إذا نادَیتُک و اسمَع دُعائی إذا دَعَوتُک و أقبِل عَلَیَّ إذا ناجَیتُک فَقَد هَرَبتُ إلیکَ وَ وَقَفتُ بَینَ یَدَیک. مروری بر مباحث گذشته گفته شد که ماه مبارک رمضان، از یک سو ماه تلاوت کلام الهی ست که از مصدر وحی نازل شده است و از سوی دیگر، ماه راز و نیاز عبد با ربّ است که از آن تعبیر به دعا میکنیم. لذا ماه مبارک رمضان، هم ماه تلاوت قرآن است و هم ماه دعا است. بحث ما راجع به دعا و مضامین ادعیهای بود که انسان برای خود یا دیگران و در قالب دعاهای مأثوره و غیر مأثوره به کار میگیرد. دعاهای انسان به دو گونه مادّی و معنوی است که در معارف ما نسبت به امور مادّی، کفاف را به عنوان سقف آن مطرح کردهاند. ادعیه معنوی سقفی ندارند دعا در امور معنوی مقابل دعا در امور مادّی قرار میگیرد. بین حاجات دنیوی و اخروی تقابلی وجود دارد؛ به این صورت که در حاجات دنیوی مادّی سقف قرار دادهاند و کفاف را مطرح کردهاند، ولی در امور معنوی اینگونه نیست. در باب امور مادّی تعبیراتی نظیر «لَا تَکُنِ الدُّنْیَا أَکْبَرَ هَمِّکَ» وجود داشت که «همّ» را «هدف» معنی کردیم. یعنی دنیا را نباید به عنوان هدف در نظر گرفت؛ دنیا وسیله و ابزار است. لذا در راه زیادهطلبی دنیوی سعی و تلاش نکن. امور اُخروی در مقابل امور دنیوی، همان امور معنوی است که در آیات و روایات ما نیز وارد شده است. علی(علیهالسلام) میفرماید: «اجعَل هَمَّکَ لِمَعَادِکَ». معاد را هدفگیری کن. اگر میخواهی غصّه بخوری، برای قیامت غصّه بخور نه برای دنیا! در روایت دیگری نیز ایشان میفرمایند: «استَفرِغ جُهدَکَ لِمَعَادِکَ». تمام تاتشت را بگذار برای آخرتت! باز در روایتی دیگر میفرمایند: «إنَّکُم إلَى الإهتِمَامِ بِمَا یَصحَبُکُم إلَى الآخِرَةِ أحوَجُ مِنکُم إلَى کُلِّ مَا یَصحَبُکُم مِنَ الدُّنیَا». تمام کوششت را برای معاد بگذار؛ احتیاج شما به چیزهایی که همراه خود به آخرت میبرید بیشتر از امور دنیایی و مادّی شما است. انسان برای آخرت خلق شده است در بحث امور مادّی گفتیم که انسان برای اینکه بتواند خودش را توجیه کند تا در دعاهایش به طور جدّی از خدا کفاف را بخواهد، باید نگرشش را نسبت به خلقت خود، دنیا و خلقت خودش در ارتباط با دنیا تصحیح کند. همین مسأله در امور معنوی هم مطرح میشود. علی(علیهالسلام) میفرماید: «إنَّکَ مَخلُوقٌ لِلآخِرَةِ فَاعمَل لَهَا». تو برای آخرت خلق شدهای؛ پس برای آنجا کار کن! از آنطرف هم میفرماید: «إنَّکَ لَن تَخلُقَ لِلدُّنیَا فَازهَد فِیهَا وَ أَعرِض عَنهَا». تو برای دنیا خلق نشدهای؛ پس به آن دل مبند! در این روایات، مسأله خلقت انسان، خلقت دنیا، خلقت آخرت و رابطه خلقت انسان با دنیا و آخرت مطرح میشود. در امور دنیوی گفته شد که دنیا در دست تو عاریه است و میگذاری و میروی. تو در دنیا مهمان هستی و دنیا گذرگاه تو است، امّا آخرت برعکس است. در آیه شریفهای که پیش از این نیز مطرح شد، اینگونه آمده است: «یا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِیَ دارُ الْقَرارِ». دنیا متاع و ابزاری در دست تو است؛ امّا خانه و جایگاه اصلی تو، آخرت است. علی (علیهالسلام) هم میفرماید: «الآخِرَةُ دَارُ مُستَقَرِّکُم فَجَهِّزُوا إلَیهَا». آخرت خانهای است که در آن میمانید پس خود را برای آن آماده کنید. روایت دیگری از علی (علیهالسلام) نقل شده است که حضرت فرمود: «فَاجْعَلُوا عِبَادَ اللَّهِ اجْتِهَادَکُمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا التَّزَوُّدَ مِنْ یَوْمِهَا الْقَصِیرِ لِیَوْمِ الْآخِرَةِ الطَّوِیلِ»؛ کوششتان را برای توشه برداشتن از روزی که کوتاه است ـ یعنی دنیا ـ برای روزی که بلند است ـ یعنی آخرت ـ قرار دهید. «فَإِنَّهَا دَارُ عَمَلٍ وَ الْآخِرَةَ دَارُ الْقَرَارِ وَ الْجَزَاءِ». زیرا دنیا محل عمل است و آخرت محل استقرار و جزادهی. روایات بسیاری در این باب آمده است. هدف همه این روایات تصحیح نگرش و بینش ما نسبت به آخرت و خودمان و ارتباط ما با آخرت است. خانه خودت را آباد کن! تو برای دنیا خلق نشدهای؛ بلکه برای آخرت خلق شدهای! دنیا خانه همیشگی تو نیست. تو در این نشئه مهمان هستی و از اینجا خواهی رفت. در آخرت فنایی وجود ندارد و دار بقا است. اگر در خانهای مهمان شدی، آیا آنجا را آباد میکنی یا خانه خودت را آباد میکنی؟! عقل میگوید برای آن خانه و نشئهای که همیشه در آن هستی کار کن. انسان عاقل برای خودش کار میکند. در روایات بیان شد که برای امور مادّیات سقف قرار بده، ولی در امور معنوی سقفی را بیان نکردند. آیا انسان سقفی برای منافع خودش میگذارد؟ خیر! برای آخرت هر اندازه هم کار کنی، باز هم کم است. پس طمعت را در راه آخرت به کار بینداز! حسّ زیادهطلبی حسّ بدی نیست، ولی راه را اشتباه آمدهای! باید این حس را در راه توشهگیری برای آخرت به کار بیندازی. اگر برای آخرت کار کنی، برای خودت کار کردهای و بهرهاش را خودت میبری. انسان عاقل اینگونه کار میکند؛ به خلقت خودش و آخرت و رابطه خودش با خلقت آخرت توجّه میکند و به سادگی نتیجهگیری میکند. قیامت روز حسرت نیکوکار و بدکار یکی از اسامی قیامت «یوم الحسرة» است؛ یعنی روزی که انسان حسرت میخورد. پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) در روایت مفصّلی که در بحارالانوار نقل شده، خطاب به عبدالله بن مسعود میفرمایند: «یَا ابْنَ مَسْعُودٍ أَکْثِرْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ الْبِرِّ فَإِنَّ الْمُحْسِنَ وَ الْمُسِیءَ یَنْدَمَانِ»؛ ای ابن مسعود! به اعمال صالحت بیفزا؛ زیرا نیکوکار و زشتکار، هر دو در قیامت نادم و پشیمان هستند. چرا روز قیامت محسن و نیکوکار هم پشیمان میشود؟ زیرا امور معنوی سقف ندارد. «یَقُولُ الْمُحْسِنُ یَا لَیْتَنِی ازْدَدْتُ مِنَ الْحَسَنَاتِ»؛ نیکوکار در روز قیامت، حسرت میخورد و میگوید ای کاش به حسناتم در دنیا افزوده بودم! پشیمان است که چرا به آخرتش نیفزوده است. «وَ یَقُولُ الْمُسِیءُ قَصَّرْتُ»؛ از آنطرف، فرد بدکار هم میگوید پشیمان است که چرا کوتاهی کرده است. «وَ تَصْدِیقُ ذَلِکَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ». تصدیق این امر، قول و قسم خداوند است که قسم یاد میکند به آن مرتبهای از روح انسان که او را نکوهش میکند. بنابر این، نه تنها برای امور معنوی سقف نگذاشتهاند، بلکه به کثرت در آن نیز ترغیب کردهاند. اگر در امور دنیوی میخواهی دعا کنی، کفاف را رعایت کن؛ امّا نسبت به امور اخروی و معنوی هر چه زیادتر بخواهی بهتر است. بنابر این، هم دنیا بخواه و هم آخرت؛ امّا مراقب باش که در مضامین ادعیهای که میخواهی به کار بگیری، مبادا در امور معنوی به سقفی بسنده کنی! برای سفر به آخرت آماده باش زینالعابدین (صلواتاللهعلیه) در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان این دعا را از اوّل شب تا آخر شب مکرّر میخواندند: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی التَّجَافِیَ عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَ الْإِنَابَةَ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَ الِاسْتِعْدَادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ». بار خدایا، دوریگزیدن از خانه فریب دنیا و بازگشت به سوی خانه جاودانه آخرت را روزی من کن! این طرف نشئه دنیا است و آن طرف نشئه آخرت؛ خدایا آمادگی برای کوچ کردن از این نشئه قبل از فرا رسیدن مرگ را روزی من کن! استعداد برای کوچ هم در جایی مطرح میشود که توشه راه را به همراه داشته باشی. آخرین فرصتهای باقیمانده از ماه غفران را دریابید در روایت نقل شده است که خداوند هنگام افطار شبهای ماه مبارک رمضان در هر شب هزار هزار نفر را از آتش جهنّم نجات داده و آنها را مشمول رحمت و غفران خود میکند. امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند: «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ إِلَى مِثْلِهِ مِنْ قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ». اگر کسی در ماه رمضان مشمول غفران الهی نشود، دیگر مشمول غفران نمیشود مگر این که در عرفه حاضر باشد. خوشا به حال کسانی که توانستند در این ماه مبارک رمضان بهترین بهره را از آن بگیرند که سرآمد بهرهها همین غفران الهی بود! خوشا به حال کسانی که توانستند خودشان را از معاصی و تبعات معاصی تطهیر کنند! همین پاکیزگی و برطرف کردن حجابهای ظلمانی، موجب میشود که دعاهای آنها زودتر به اجابت برسد. خوشا به حال آن کسانی که از این ماه رمضان توشهای برای سفر آخرت خودشان تهیه کردند و بار خودشان را بستند و برای رفتن در آن خانه مستقر جاودانه مهیّا شدند! خوشا به حال آنهایی که خانه جاودانه خود در آخرت را آباد کردند! بکوشید تا از این مختصر وقتی که از ماه مبارک رمضان باقی مانده است، بهترین بهره را بگیریم و از کثافات و تبعات خطاها و معاصی خودمان را نجات دهیم. منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیةالله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی [ شنبه 90/6/12 ] [ 4:28 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
عکس گرفته شده ی زیر با نام "The Brown Lady" معروف ترین و معتبرترین عکس گرفته شده از یک خانم روح در دنیاست. تصویر روح مربوط به یک خانم انگلیسی به نام "Lady Dorothy Townshend" است. این خانم همسر آقای "Charles Townshend" در نورفلوک انگلستان، در اوایل سال 1700 بود. مرگ او مربوط به سال 1726 میلادی است. روح او یک بار در اوایل سال 1800 توسط شاه "George IV" انگلستان و بار دیگر در سال 1835 توسط "Colonel Loftus" که برای تعطیلات کریسمس به آن منطقه رفته بود دیده شد. این عکس معروف در سپتامبر 1936 توسط "Captain Provand" و "Indre Shira" دو عکاسی که مامور گرفتن عکس از "Raynham Hall" برای مجله ی "Country Life" بودند، گرفته شده است.
[ شنبه 90/6/12 ] [ 9:52 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
به گزارش پرداد و به نقل از ایسنا:: مگان با کسب امتیاز 755 امتیاز در شش ماه نخست سال گذشته و با کسب امتیاز 758 نمره از هزار نمره در شش ماه دوم سال گذشته تواست امیاز اول جدول را به خود اختصاص بدهد.
ام.وی.ام X33 (تیگو)که در نظرسنجی نیمه نخست پارسال حاضر نبوده است، در شش ماه دوم سال با کسب 741 امتیاز دوم و این در حالی است که خودرو آوانته که در شش ماه ابتدایی سال گذشته با 737 امتیاز در جدول دوم بود، در رده بندی خودروهای بین 20 تا 30 میلیونی شش ماه دوم سال گذشته حاضر نبوده است. [ شنبه 90/6/12 ] [ 9:51 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
به گزارش پرداد و به نقل از یو پی آی :: فرانک دیلو کسی در سال 1990 دیلو به دلیل حضوری پررنگتر در دنیای بازیگری از همکاری با مایکل استعفا داد هرچند دوستس آنها پابرجا ماند. [ شنبه 90/6/12 ] [ 9:50 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |