علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
امین نادری یکی از بینندگان «تابناک» در اهواز در پیامی نوشت:

با سلام خدمت دوستان تابناک

هفته گذشته بحث گرمای اهواز بالا گرفته بود و دوستان نظرات زیادی دادند و خیلی ها هم بر این عقیده بودند که گرما حق خوزستانی هاست و ظاهرا اینکه یک هموطن در دمای بالای 50 درجه که قانونا ادارات باید تعطیل باشند، بر سرکار کار حاضر میشه هیچ تفاوتی برای این دوستان نداشت.

درسته اینجا گرمه و کولر هست، اما سر و صدای کولر را کدام اعصاب میتواند تحمل کند؟ و خیلی از تسهیلات اولیه ی زندگی هم در کنار این گرما و ریزگردها مردم رو تحت فشار قرار داده. از ساعت 9 صبح تا غروب خورشید دما واقعا بالا و برای بدن مضر است.
من سرمای اردبیل و اراک را چشیده ام ، آنها هم مشکلات خاص خودشان را دز زمستان دارند.

بگذریم روی صحبت من با مسئولان محترم است؛ برای مثال خودرو 206 یک باک فول (50 لیتر بنزین) را همراه با کولر روشن در این گرما به طور متوسط 3 روزه خالی میکند (مسیرهای اهواز خیلی طولانی نیست). و بقیه ماه را بنزین 700 تومنی باید استفاده کرد. در این گرما هیچ انسانی روی آهن های داغ ایستگاه اتوبوس نمینشیند.

سهمیه بنزین ما با دمای (به استناد اخبار استانی خوزستان) متوسط 50 - 52 درجه 60 لیتر است و شهرهای دیگر که هوای زیر 35 درجه دارند هم 60 لیتر.

جالب اینجاست که تمام تاسیسات مهم نفتی هم در شهر و استان خوزستان است و خطر انفجار چاه ها بیخ گوش اهوازیهاست.

برای مثال بین زیتون کارمندی و کوی جواهری (خیابان مناطق) پر است از چاههای گاز که فعلا به دلایلی پلمپ شده اند و پر است از تابلوهای خطر، این منطقه خطرناک کمتر از صد متر از منازل مسکونی فاصله دارد.

واقعا این مردم با این شرایط زندگی نباید سهم بیشتری از بنزین حداقل در این گرمای تابستان را داشته باشند؟

به هر حال از دست مردم کاری ساخته نیست از مسئولان انتظار میرود که در گرمای تابستان تمهیدات لازم را برای ما و در زمستان برای شهرهای سردسیر در نظر بگیرند.

یکی از مسئولین که برای افتتاح یک پروژه به اهواز آمده بود بر اثر گرما زدگی در رستوران بین راه توسط اورژانس مورد معالجه قرار گرفت. اتفاقا این خبر توسط تابناک هم منتشر شد.

این عکس را حدود یک ماه و نیم پیش قبل از اینکه به اوج گرمای اهواز برسیم در یک تاکسی گرفتم و در یکی از شبکه های اجتماعی قراردادم تا دوستان مجازی ببینند.

وقتی از راننده موضوع را پرسیدم، گفت که ظهر یادش رفته این علامت تاکسی را از جلوی داشبرد برداره و عصر که برگشته توی ماشین دیده که آب شده.

امیدوارم مسئولین کمی به فکر ایران چهار فصل ما باشند و با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی  برنامه ریزی های لازم را انجام دهند.

هر جایی مشکلات خاص خودش رو داره حتی پایتخت

به امید آبادانی ایران عزیز.

ممنون تابناک


[ پنج شنبه 90/6/3 ] [ 11:22 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
قرارداد ما بین ایران و روسیه برای انتقال پنج فروند سیستم دفاع موشکی اس ـ 300 به ایران در سال 2007 و به ارزش هشتصد میلیون دلار بسته شده بود که در سال 2010 روسیه به این بهانه که فروش این تجهیزات به ایران شامل تحریم‌های سازمان ملل متحد علیه ایران است...
سرویس سیاست خارجی ـ برخی رسانه‌های روسی امروز در خبری غیر منتظره اعلام کردند که ایران به دلیل فسخ یکجانبه قرارداد فروش سیستم‌های دفاع موشکی اس ـ 300 از سوی روسیه، از این کشور در دادگاه‌های بین‌المللی شکایت خواهد کرد.
 
به گزارش «تابناک»، در همین باره «راشاتودی» در خبری اعلام کرد: «سید محمودرضا سجادی»، سفیر ایران در روسیه گفته است: ایران به دلیل اینکه روسیه سیستم دفاع موشکی اس ـ 300 را بر پایه قرارداد به ایران تحویل نداده است، علیه این کشور در دادگاه‌های بین المللی شکایت خواهد کرد تا این کشور را مجبور کند، مفاد قرارداد را رعایت کرده و این موشک‌ها را به ایران تحویل دهد.

بنا بر این گزارش، سجادی که در یک کنفرانس خبری در مسکو سخن می‌گفت، در همین باره اظهار داشت: ما بر این باوریم که قرارداد فروش موشک‌های اس ـ 300 تابع تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران نیست و این کشور باید این سیستم دفاع موشکی را در اختیار ایران گذارد.

این گزارش ادامه می‌دهد که تاکنون راهکارهای گوناگونی برای حل انتقال این سیستم دفاع موشکی به ایران آزموده شده که در یک مورد، ونزوئلا اعلام تمایل کرد که این تجهیزات،‌ نخست به این کشور و سپس از طریق این کشور به ایران منتقل شود که روسیه به دلیل اینکه بر این باور است، این تجهیزات پیشرفته را خود رسما باید تحویل دهد و گارانتی آن را به مدت بیست سال تضمین کند، از انجام این کار خودداری کرد.

ذکر این نیز لازم است که قرارداد ما بین ایران و روسیه برای انتقال پنج فروند سیستم دفاع موشکی اس ـ‌300 به ایران در سال 2007 و به ارزش هشتصد میلیون دلار بسته شده بود که در سال 2010 روسیه به این بهانه که فروش این تجهیزات به ایران شامل تحریم‌های سازمان ملل متحد علیه ایران است، از فروش این تجهیزات به ایران خودداری کرد.

از آن زمان به بعد، این مسأله به یکی از مباحث رایج در مذاکرات دو کشور تبدیل شده و تاکنون پیشنهادهای بسیاری از سوی طرف روسی برای خرید تجهیزات نظامی دیگر برای جایگزین کردن با قرارداد فروش اس ـ 300 مطرح شده که هیچ کدام از این پیشنهادها مورد پذیرش ایران قرار نگرفته است.

گفتنی است، از زمان فسخ این قرارداد به صورت یکجانبه از سوی روسیه، همواره یکی از مطالبات افکار عمومی این بوده که ایران، قانونی حقوق از دست رفته خود و ملت ایران را در دادگاه‌های بین المللی بخواهد.

تکمیلی: واکنش روسیه

بنا بر آخرین اخبار، روزنامه روس «مسکو تایمز»، گزارش داده است که یکی از مقامات بلند پایه روسی در حوزه صادرات تجهیزات نظامی، در واکنش به اظهارات سفیر ایران در روسیه گفته است: بر خلاف نظر برخی که می‌گویند این قرارداد با وقفه و دیرکرد روبه‌رو شده است، باید اعلام کنم که این قرارداد کاملا فسخ شده و روسیه آمادگی دارد، مبلغ پیش پرداخت ایران برای این قرارداد را ـ که 169 میلیون دلار است ـ به این کشور بازگرداند.

با این حال، این مقام روسی از پرداخت  غرامت فسخ یکجانبه قرارداد از سوی روسی، هیچ سخنی به میان نیاورده است.

[ پنج شنبه 90/6/3 ] [ 11:20 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
سیدضیاء هاشمی در ادامه گلایه خود، از پرداخت هزینه هنگفتی برای ساخت یک محصول هنری سخن گفت.
در ضیافت افطار هنرمندان سینما با رئیس جمهور، سیدضیاء هاشمی گفت: ای کاش جناب رحیم مشایی حضور داشتند تا شکایت مان را به خود ایشان ابراز داریم. جناب رئیس جمهور! متاسفانه بعد از حمایت های اولیه برای ایجاد صنف واحد تهیه کنندگان، برخی از درون دولت هزینه هایی را برای کمک به خانه سینما خارج از چهارچوب های اداری پرداخت کردند که این کار به تضعیف صنف واحد تهیه کنندگان می انجامد.

به گزارش فارس سیدضیاء هاشمی در ادامه گلایه خود، از پرداخت هزینه هنگفتی برای ساخت یک محصول هنری سخن گفت.

جهانگیر الماسی دیگر هنرمند سینمای کشورمان نیز در این مراسم، بعد از پرداختن به اهمیت سینما در دنیای امروز و جایگاه آن در سینمای ایران، مهم ترین موضوعی را که مطرح کرد واریز نشدن بودجه سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد بعد از گذشت پنج ماه از سال است و این را بسیار عجیب دانست و با اطمینان اعلام کرد که جشنواره فجر امسال خالی از آثار فاخر است.

[ چهارشنبه 90/6/2 ] [ 10:13 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
در بازیهای جهانی دانشجویان ، کاروان ورزشی ایران با کسب یک مدال طلا، چهار نقره، سه برنز و مجموع 8 مدال با کسب جایگاه سی و سومی به کار خود پایان داد. ایران که در دوره قبلی این مسابقات به عنوان یازدهمی رسیده بود، امروز سه شنبه در روز پایانی این رقابت ها با قرار گرفتن در جایگاه سی و سوم و 22 پله نزول به کار خود پایان داد.
سرویس ورزشی «تابناک» ـ  آیین اختتامیه بیست و ششمین دوره بازیهای جهانی دانشجویان در شهر شن‌ژن چین برگزار شد. 

کاروان ورزشی ایران با کسب یک مدال طلا، چهار نقره، سه برنز و مجموع 8 مدال با کسب جایگاه سی و سومی به کار خود پایان داد. ایران در دوره گذشته این رقابت ها با کسب 5 طلا، دو نقره و یک برنز و کسب جایگاه یازدهمی به کار خود پایان داده بود.
برای ایران مهران عسکری در وزن 80- کیلو تکواندو مدال طلا ، هادی مستعان در وزن 58- کیلو تکواندو مدال نقره ، تیم پومسه زنان و مهسا مردانی در پومسه انفرادی دو نشان نقره و تیم پومسه مردان و علی ناد علی در پومسه انفرادی دو نشان برنز کسب کرده اند. 
چین، میزبان مسابقات، با 75 طلا، 39 نقره، 31 برنز و مجموع 145 مدال قهرمان شد، روسیه با 42 طلا، 45 نقره، 45 برنز و مجموع 132 مدال نایب قهرمان شد و کره جنوبی با 28 طلا، 21 نقره، 30 برنز و مجموع 79 مدال در جایگاه سوم قرار گرفت. نکته جالب توجه در این رقابت ها، آخر شدن سوئد بود که تنها یک مدال برنز کسب کرد.
بیست و ششمین دوره یونیورسیاد دانشجویان جهان  با حضور بیش از 13 هزار ورزشکار از 152 کشور جهان از 21 مرداد تا اول شهریورماه در شنژن چین برگزار شد.
آیین اختتامیه بازیهای جهانی دانشجویان برگزار شد
از ساعت 19 امروز به وقت محلی استادیوم پارک گردشگری شن‌ژن با عنوان "پنجره ای رو به جهان" میزبان ورزشکاران و شرکت کنندگان در بیست و ششمین دوره یونیورسیاد بود تا با این بازیها وداع کنند.
بیش از 12 هزار ورزشکار و همراه شرکت کننده در بازی‌های جهانی، پس از 13 روز حضور امروز گردهم آمدند تا به طور رسمی با شهر شن‌ژن خداحافظی کنند.
در این مراسم که بیش از سه ساعت به طول انجامید چینی ها با برگزاری مراسم متنوعی شور و اشتیاق فراوانی را در بین ورزشکاران و تماشاگران ایجاد کردند. این پارک که ساختمان ها و نمادهای معروف کشورهای دنیا در آن در ابعاد کوچکی ساخته شده است، جاذبه های زیادی برای ورزشکاران و شرکت کنندگان داشت، به طوری که آن‌ها از گرفتن عکس یادگاری با این نمادها خسته نمی شدند.
در آیین اختتامیه که سراسر با حرکات نمایشی و نورافشانی همر‌اه بود، شهردار شن‌ژن طی سخنانی با تشکر از شرکت کنندگان در این بازیها به طور رسمی با آن‌ها خداحافظی کرد.
در ادامه مراسم پرچم فدراسیون بین‌المللی ورزشهای دانشگاهی (فیزو) در ورزشگاه پایین کشیده شد و طی مراسمی به شهردار شهر کازان روسیه، میزبان سال 2013 بازیها تحویل داده شد.
سپس شهردار کازان طی سخنانی از لوگوی بازیها پرده برداشت و در ادامه مراسم روس ها با اجرای نمایش‌های گوناگون و پخش تصاویر، بخشی از آیین های سنتی خود را به نمایش گذاشتند.
مراسم اختتامیه با برگزاری مراسم تقدیر و تشکر از برگزار کنندگان رقابتها و والنتیرها و خاموش شدن مشعل بازی‌ها به پایان رسید.

[ چهارشنبه 90/6/2 ] [ 10:12 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

وی از بدو تشکیل شورای انتقالی سخنگویی آن را برعهده داشت و سپس نایب رئیس آن شد. غوغا پیش از این ناآرامی ها در بنغازی وکیل بود و وکالت خانواده زندانیانی را که در سال 1996 در طرابلس کشته شدند بر عهده داشت.
افراد زیر کسانی هستند که از این پس با سقوط دولت لیبی و رفتن سرهنگ قذافی نام انها را بیشتر خواهید شنید این افراد کسانی هستند که در شش ماه گذشته جنگ با قذافی را رهبری می کردند.

به گزارش خبرآنلاین، جبهه مخالفان امروز قذافی ترکیبی است از مردانی که سابقه چند دهه مخالفت با معمر را در پرونده دارند و آنها که یا اندکی پیش و یا پس از آغاز ناآرامی ها در لیبی حساب خود را از سرهنگ و خانواده اش جدا کردند. شورای ملی انتقالی لیبی در ماه فوریه در بنغازی آغاز به کار کرد. سه چهره اصلی فعال در این شورا را در زیر می بینید:

1.محمود جبرئیل - رئیس دولت انتقالی


وی بیشتر روزهای شش ماه گذشته را در خارج از مرزهای کشورش لیبی گذرانده است. رسالتش در این ماه ها متقاعد کردن جامعه بین المللی به رها کردن کامل دولت قذافی و به رسمیت شناختن مخالفان بود. وی پیش از آغاز ناآرامی ها به عنوان رئیس کمیته تحول اقتصاد ملی در دولت قذافی مشغول به کار بود. او اکنون از سوی رئیس شورای ملی انتقالی به عنوان رئیس دولت انتقالی منصوب شده است.
 
 
2.مصطفی عبدالجلیل - رئیس شورای ملی انتقالی


وی از پایان ماه فوریه که این شورا شکل گرفت ریاست آن را بر عهده داشت. وی وزیر دادگستری بود که ناآرامی ها آغاز شد. او پس از استعفا راهی بنغازی شد و با انقلابیون همکاری کرد.
 
 
3. عبدالحفیظ غوغا - نایب رئیس شورای ملی انتقالی



وی از بدو تشکیل شورای انتقالی سخنگویی آن را برعهده داشت و سپس نایب رئیس آن شد. غوغا پیش از این ناآرامی ها در بنغازی وکیل بود و وکالت خانواده زندانیانی را که در سال 1996 در طرابلس کشته شدند بر عهده داشت.

[ چهارشنبه 90/6/2 ] [ 10:11 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

































































[ چهارشنبه 90/6/2 ] [ 10:10 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
حدود دو هفته قبل سوار یک ماشین مسافرکش شده بودم که در بین راه راننده که جوانی حدود 25 ساله بود شروع به دردل با دو مسافر دیگر کرد. بعد از پیاده شدن مسافران من خود را معرفی کردم و به راننده گفتم نیاز به چند جلسه روانکاوی دارد.
تهران امروز: دختر و پسری که به بهانه درمان نزد یک روانشناس رفته و نقشه زورگیری از وی را کشیدند دستگیر شدند.

اواخر تیرماه امسال خانمی به کلانتری شهرک راه‌آهن مراجعه کرده و به ماموران گفت: من کارشناس ارشد روانشناسی هستم. حدود دو هفته قبل سوار یک ماشین مسافرکش شده بودم که در بین راه راننده که جوانی حدود 25 ساله بود شروع به دردل با دو مسافر دیگر کرد. بعد از پیاده شدن مسافران من خود را معرفی کردم و به راننده گفتم نیاز به چند جلسه روانکاوی دارد. چون مطب نداشتم برای این جوان به نام سعید دو جلسه روان‌درمانی در یکی از پارک‌ها گذاشتم تا اینکه در جلسه سوم وی به همراه دختری جوان به نام رخسانا به محل ملاقات آمده و گفت قصد ازدواج با وی را دارد.

در آخرین جلسه سعید و رخسانا با یک اتومبیل هیوندا سر قرار آمده و مرا سوار ماشین خود کردند تا به پارکی در غرب تهران ببرند. به سمت انتهای اتوبان همت در حال حرکت بودیم که یکمرتبه دو نفری به من حمله ور شده و مرا به باد کتک گرفتند. بعد از آن هم طلاو پول‌های نقد مرا به ارزش 5میلیون تومان به زور گرفته و مرا از ماشین بیرون انداخته و متواری شدند.

با اعزام شاکی به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران کار چهره نگاری متهمان آغاز شده و ماموران با مشاهده عکس بازسازی شده هویت واقعی سعید را شناسایی کرده و با مراجعه به بانک اطلاعات مجرمین سابقه‌دار هویت وی را شناسایی و دریافتند وی قبلا دو بار به اتهام مصرف و نگهداری مواد مخدر دستگیر شده است. کارآگاهان در ادامه هویت رخسانا را نیز شناسایی کرده و محل سکونت وی در شهرک ساحل در محدوده غرب تهران را پیدا کرده و وی را دستگیر کردند.

کارآگاهان با اطلاعات به دست آمده از این متهم سعید را نیز دستگیر کرده و به آگاهی انتقال دادند.هر دو متهم در بازجویی‌ها به ضرب و شتم و زورگیری از این روانشناس اقرار کردند.

سرهنگ کارآگاه مهرداد یگانه، رئیس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ با تایید این خبر گفت: با توجه به احتمال ارتکاب دیگر جرایم احتمالی از سوی دو متهم پرونده، از کلیه مالباختگان که توسط دو سرنشین آقا و خانم خودروهای «پراید» و «هیوندا ورنا» مورد سرقت یا زورگیری قرار گرفته‌اند دعوت می‌شود تا جهت شناسایی متهمان و طرح شکایات خود به پایگاه دوم پلیس آگاهی واقع در خیابان آزادی – خیابان زنجان شمالی مراجعه کنند.

[ چهارشنبه 90/6/2 ] [ 10:8 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
آفتاب نوشت:

عیسی کلانتری وزیر کشاورزی دولت سازندگی چند سال قبل در مصاحبه با اعتماد گفته بود: درسال 1374 وقتی در لیبی بودم، در آن تاریخ زمان برنامه ریزی دولتشان بود. از تلویزیون مشاهده کردم وقتی بودجه را در حضور آقای قذافی جمع‌بندی می‌کردند، ایشان رفت کنار تخته جلوی در مجلس و گفتند که شتر حیوان مظلومی است و برای رفع این مظلومیت باید وزارت شتر داری بوجود بیاوریم. همان جا و همان لحظه رییس سازمان دامپزشکی را کرد وزیر وزارتخانه شترداری. درصدی از بودجه وزارت کشاورزی و درصدی از سایر بودجه‌ها را را به وزارت شتر داری اختصاص داد و این وزارتخانه تثبیت شد و نماینده‌ها هم شروع کردند به دست زدن...

گفته شده این از شیطنت‌های خود عیسی کلانتری بوده که قبل از این جلسه به قذافی گفته راه حل مشکل شتر در کشورتون اینست که وزارت شترداری تاسیس کنید.‏

[ چهارشنبه 90/6/2 ] [ 10:7 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

 

به گزارش روزگار؛سامان راستینه قربانی یک اختلاف طایفه ای و عشیره ای بود که این اختلاف آنها در یک سال پیش منجر به یک نبرد تمام و کمال بین دو طایفه شده بود. نه عموی سامان، نه برادرش، نه یکی از بستگان دورش و نه حتی نفر اول شورای شهر منشأ و دلیل این درگیری را نمیدانند.

پایی که امروز در بیمارستان شهید رجایی شیراز بعد از پس زدن پیوند دوباره از بدن سامان جدا شد، فقط فهمید قربانی یک انتقام شده است. پارسال در چنین روزهایی روز هفتم مرداد سال پیش نبردی که کسی دلیل آن را نمی‌داند یا می‌داند و نمی‌گوید. منجر به درگیری مسلحانه در روستایی در پنج کیلومتری دهدشت از توابع کهگیلویه و بویراحمد شد.

به گفته خانواده راستینه زمانی که قرار بود طایفه مقابل حمله کنند، ریش سفید عشیره زنان و کودکان را در خانهای جمع میکند و سامان که آن روز 15 سال بیشتر نداشت با سلاحی در دست پست نگهبانی از این خانه را میگیرد.

درگیری با سلاح گرم ادامه پیدا میکند تا اینکه تیری به پای یکی از سربازان طرف مقابل میخورد. گلوله در پای او میماند و به دلیل عفونت قطع میشود. قوه قضائیه رای به پرداخت 18میلیون دیه میدهد ولی شاکی اصرار به قصاص دارد. رستم عزیزی شهردار دهدشت که به تازگی از این سمت استعفا داده است، با ریش سفیدان و معتمدان محلی طی جلساتی طرفین دعوا را آرام میکنند. غائله فروکش میکند اما خانواده مقابل همچنان قصاص را حکم عادلانه ای میدانستند که باید اجرا میشد. عزیزی انتظار نداشت این پرونده در نهایت با چنین خشونتی ادامه پیدا کند. او در گفت وگو با روزگار اصرار دارد این شهر و مردم نباید متهم به خشونتگری شوند: این اتفاقات در تهران و در دیگر شهرها هم میافتد. ما همه تالشمان را برای خاتمه این دعوا کردیم. متاسفانه تعصبات قومی و قبیلهای و روحیه جسور و جنگاور مردم در کنار جوانی کار دستشان میدهد و یک درگیری دونفره به سرعت تبدیل به یک نزاع دستهجمعی مسلحانه میشود. انتقام با آخرین متد پزشکی جنایت قطع عضو یا قصاص شخصی سه روز پیش توسط سه برادر و یکی از پسرعموهایشان اجرا شد. سامان برای گرفتن کارت ملی از روستای خود خارج شده است که به این چهار نفر برمیخورد. آنها از او میخواهند سوار ماشین شود تا او را به روستا برسانند. آنها یک سال بود نه درگیری با هم داشتند و نه البته رابطه دوستانه و تعاملی. سامان این تعارف را رد میکند که یکی از سرنشینان ماشین با چوبی به سر او میکوبد و سه نفر دیگر او را سوار ماشین میکنند و روی او مینشینند تا به محل خلوتی برسند. آنها ران سامان را طبق یک متد حرفه ای و پزشکی با شلنگ کولر میبندند تا خونریزی باعث مرگ سامان نشود و جریان پا از خط قرمز عدالت فراتر نگذارند. پای سامان را با ساطور و قمه قطع میکنند و او را با پایی قطع شده و دستی که در برخورد با قمه زخمی شده رها می کنند. مردم سر میرسند و طبق معمول یک نفر فیلم می گیرد و سامان خود به خانواده اش زنگ می زند و جریان را اطلاع می دهد.

خانواده راستینه در بیمارستان فرزند نوجوانشان را میبینند. سامان 12 ساعت را در اتاق عمل برای پیوند پایش میگذراند. عمل نتیجه ای نمیدهد و پای او دوباره از تنش جدا میشود. سجاد عموی سامان است. او با شرح ماجرا میگوید ما به دنبال عدالتیم. یک نفر از این چهار نفر دستگیر شده اند و سه نفر دیگرشان فراری هستند. آنها وقتی پای سامان را قطع میکردند گفته اند این کار هم شرعی است و هم قانونی، دولت باید این کار را میکرد و حالا که نکرد خودمان زحمتش را میکشیم.

البته به نظر نمیرسد قانون هیچ وقت چنین حکمی را صادر میکرد. عدم رسیدگی به پای گلوله خورده منجر به قطع عضو شده بود. از سوی دیگر در نه دادگاه و نه مدارک پلیس هیچگاه مشخص نشد که گلوله از سلاح چه کسی شلیک شده است.

طایفه مقابل هم مدعی بودند که پدر سامان گلوله را شلیک کرده است. عموی سامان بارها شاهد چنین نزاعهایی بوده است اما مدعی است چنین قساوتی در درگیریهای محلی بی سابقه بوده است. همه اینها یک طرف، این بچه روزه بود. با زبان روزه این بال را سرش آوردند. عزیزی ریاست شورای شهر و سمت معاونت در شورای عالی شوراهای ایران دارد. او هنوز از اینکه اختلافی که به مصالحه رسیده بود به چنین سرنوشتی گرفتار شده، شوکه است. به گفته او سلاح هایی که در روستاها وجود دارد همگی قاچاق و بدون مجوزند.

تعداد محدودی سلاح بامجوز در اختیار عشایر است که صرفاً به دلیل زندگی عشایری و برای مقابله با حیوانات درنده در اختیار تعداد محدودی قرار میگیرد مطرح میکند: خواهش عزیزی دغدغه خود را مجددامیکنم این نکته را ندیده نگیرید که مردم این خطه جزء دلاوران و سلحشوران ایران هستند. جسارت و غیرت این مردم بود که باعث شد بالاترین حضور را در جبهه های جنگ داشته باشند.

جسارت و شجاعت از ارزشهای این طایفه هاست و نباید کارکرد مثبت این ارزشها را ندیده گرفت. به زعم او عدم تخصیص اعتبارات فرهنگی در کنار رشد 90 درصدی شهرنشینی در این مناطق است که دردسرساز شده است: ما تحقیق کردیم و دیدیم در هر روستا و محله ای که یک فرهنگی، یک معلم باتجربه و یک مسجد یا روحانی معتمد وجود دارد چنین مواردی رخ نمیدهد و اختلاف به زودی منجر به صلح میشود.

دولت در این روستاها امکانات زیرساختی و رفاهی مثل آب و برق و تلفن داده است اما امکان فرهنگی هنوز وجود ندارد. عزیزی منشاء اختالفات عشیره ای در این مناطق را در بیشتر موارد اختالفات ملکی میداند و دیگری تضاد خرده فرهنگی و تعصبات قومی است که گاه به چنین خشونتهایی منجر میشود. منبع مطلعی در شهر، از اقوام هر دو طایفه در تماس با دفتر روزنامه موضوع را گزارش داد. او آرشیوی از روزنامه ها در اختیار دارد، از میان چندین روزنامه و سایتی که میشناسد روزگار را انتخاب میکند. او نخواست نامش را بگوید، اما دغدغهای او را واردار به این کار کرد. دغدغه داشتن محلی امن: رسانه ها توجه نمیکنند. انعکاس اینها مسوولان را حساس میکند تا نسبت به امنیت و زندگی مردم شهر مسوولانه تر عمل کنند. مسوولان نیروی انتظامی در انتظار تصویب غیرقانونی بودن حمل سلاح سرد هستند، سلاح گرم غیرقانونی سر از جاهایی در می آورد که حتی اسمش هم به گوش بسیاری از مسوولان نخورده است. خشونت جاری و عریان از شهری به شهری دیگر خودش را نشان میدهد. خشونت در تور ایرانگردی مشغول خوشگذرانی است


[ سه شنبه 90/6/1 ] [ 9:29 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

1 چرا راننده ها زیر بارون دلشون فقط برای زنها می سوزه؟
2 چرا استادها به دخترها بهتر نمره میدن؟
3 چرا بارون میاد، ترافیک میشه؟
4 چرا تو خونه  40متری ال سی دی 52 اینچی میذارن؟
5 چرا به هرکی مسن تره بیشتر اعتماد می کنن؟
6 چرا از در که میخوان رد بشن تعارف میکنن ولی سر تقاطع به هم رحم نمیکنن؟
7 چرا تو شهروند و هایپراستار و  چشم میدوزن به سبد همدیگه؟
8 چرا از تو ماشین پوست پرتغال می ریزن بیرون؟
9 چرا تو اتوبان وقتی به ماشین جلویی می رسند چراغ میدن؟

 

10  چرا وقتی می رن لباس بخرن بقیه مغازه ها رو هم نگاه می کنن؟

11  چرا قبل از ازدواج دنبال پول طرف مقابلن نه اخلاقش؟
12  چرا بعد از ازدواج دنبال اخلاق طرف مقابلن نه پولش؟
13  چرا همه دوست دارن از این کشور برن؟
14  چرا اونهایی که رفتن می خوان برگردن؟
15  چرا روز پدر همه لباس زیر کادو می خرند؟
16  چرا مردها روز زن فقط طلا و ادکلن کادو می خرند؟
17  چرا فیلم زیاد می بینن ولی کتاب نمی خونن؟
18  چرا اونهایی که زبانشون خوبه هم فیلم رو با زیرنویس نگاه میکنن؟
19  چرا باجناقها هیچوقت از هم خوششون نمیاد؟
20  چرا زنها بچه برادرشون رو بیشتر از بچه خواهرشون دوست دارند؟
21  چرا پدر دخترها تو خواستگاری کمتر از همه حرف می زنن؟
22  چرا مراسم ختم ساعت 4 بعد از ظهر تشکیل میشه؟
23  چرا زنها با اینکه قلبا زن زلیلیسم رو قبول ندارن ازش دفاع میکنن؟
24  چرا زنها نمیتونن ماشین پارک کنن؟
25  چرا زنها تو هر مهمونی نباید لباس تکراری بپوشن؟
26  چرا تو مهمونی اگه موز بخورن بی کلاسیه ولی سیب و پرتغال نه؟
27  چرا هر رابطه ای یا باید مخفی باشه یا به ازدواج ختم بشه؟
29  چرا اگه دوستمون ماشین و خونه بخره ما چشمامون در میاد؟
30  چرا بچه ها همه خانوما رو خاله خودش میدونه ؟
31  چرا با اینهمه شاعری که در طول تاریخ دارن شعر ترانه هاشون رو مریم حیدرزاده میگه
32  چرا با موسیقی سنتی شون نمیشه رقصید؟
33  چرا سه تار سه تا تار نداره؟
34  چرا قرارداد کارمندی رو کارفرماها تنظیم میکنن؟
35  چرا اکثر ماشینها یا سفیدن یا سیاه یا نقره ای؟
36  چرا نمیشه با کت و شلوار کتونی پوشید؟
37  چرا ترکها نمیتونن با هم فارسی صحبت کنن؟
38  چرا زنها وقتی ابرو بر می دارن روحیشون بهتر میشه؟(چه ربطی داره ابرو با روحیه؟)
39  چرا زنها لوازم ارایش رو روی شصتشون تست میکنن؟ چرا مثل کرم پشت دستشون نمی زنن؟
40  چرا زنها وقتی رژلب می زنن گردنشون رو به سمت آینه دراز می کنن؟
41  چرا مردها فرق آرایش 50 هزارتومنی با آرایش 15 میلیون تومنی رو نمیفهمن؟
42  چرا زنها 256 رنگ رو با اسم بلدن درحالیکه در طبیعت 10-12 رنگ بیشتر وجود نداره؟
43  چرا کادوهای عروسی رو یه روز بعد از عروسی (پاتختی) می دن؟
44  چرا داماد باید برقصه ؟
45  چرا موقع پخش صحبتهای رئیس جمهور زیرنویس تبلیغاتی نمی ذارن؟
46  چرا مردم تو تاکسی راجع به سیاست صحبت میکنن؟
47  چرا وقتی یه چیزی خوبه میخایم صاحابش بشیم؟
48  چرا وقتی خانومها به تقاطع می رسن بجای ترمز رو گاز فشار میارن؟
49  چرا قسمت مردانه اتوبوس بزرگتر از قسمت زنانه است؟
50  چرا تو اتوبان دست انداز میذارن؟
51  چرا کسی برای صبحونه کسی رو مهمون نمیکنه؟
52  چرا پشت کامیونها شعر می نویسن ؟
53  چرا تو هر کوچه ای بجای یکی چندتا تکیه هست؟
54  چرا سر عقد عروس دفعه سوم میگه بله؟
55  چرا آدمها وقتی عکس میگیرن روپنجه بلند می شن؟
56  چرا با اینکه همه فضولند از فضولی بدشون میاد؟
57  چرا راننده تاکسی ها از همه بدتر رانندگی میکنن؟
58  چرا مردها ترجیح میدن گم شن اما آدرس نپرسن؟
59  چرا با پیتزا دوغ نمیخورن؟
60  چرا مردها مناسبتها رو فراموش میکنن؟
61  چرا زنها سالوادور و فارسی 1 رو از شوهراشون بیشتر میبینند؟
62 چرا انقدر حواست پرت شده که نفهمیدی از شماره 32 بلافاصله پریدم شماره 35؟
63 چرا انقدر ساده ای که الان رفتی دوباره بالا شماره 32 تا 35 رو دیدی؟ چرا به چشماتم شک داری ها ؟! چرا ؟!

گردآوری : یک قدمی

منبع : بیا تو نت . آی ار


[ سه شنبه 90/6/1 ] [ 9:24 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 67
بازدید دیروز: 240
کل بازدیدها: 1667525